اگر احساس تنهایی می کنید این فیلم ها را ببینید!

  • فریبا شاه نوری فریبا شاه نوری
  • ۳۰ بهمن ۱۴۰۱
  • زمان مطالعه : 15.8 دقیقه

ویجیاتو نوشت؛ هر یک از ما گاهی اوقات کمی احساس تنهایی می‌کنیم. خوشبختانه، فیلم‌ها همیشه به ما کمک می‌کنند تا بر آن لحظات غلبه کنیم.

چیزی که واقعاً یک عنصر جادویی در مورد فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی است، توانایی قابل توجه آنها در همراهی با ما در زندگی روزمره و در هر یک از حالات ذهنی ما است. هیچ چیز نمی‌تواند به اندازه رفتن به سینما برای تماشای آن فیلمی که ماه‌ها منتظر اکران آن بودید هیجان انگیز باشد. اما حتی در یک روز بد یا پر استرس نیز فیلم‌ها می‌توانند کمک کنند. در واقع، از آنجایی که طیف وسیعی از فیلم‌ها برای انتخاب وجود دارد، می‌توانند هر نیاز مردم را برآورده کنند، خواه به دنبال چیز خنده‌داری باشند یا احساس خوب و سبک‌دل که ذهن خود را از مشکلات خود دور کنند.

وقتی احساس تنهایی می‌کنید، فیلم ها می‌توانند شما را همراهی کنند‌. هر فردی در مقطعی از زندگی خود دچار تنهایی شده است و این می‌تواند نتیجه چندین موقعیت مختلف باشد. خوشبختانه، تنهایی یک موضوع بسیار تکراری در سینما است و تولیدات و ژانرهای زیادی را در بر می‌گیرد، به همین دلیل است که روی آوردن به فیلم برای دیدن افراد دیگری که با تنهایی خود دست و پنجه نرم می‌کنند می تواند ایده خوبی باشد. بنابراین، مقاله زیر چندین فیلم با یک چیز مشترک را نشان می‌دهد: شخصیت‌ها به نوعی می‌دانند احساس تنهایی چگونه است. پس در صورت تنهایی این لیست «ویجیاتو» را دنبال کنید.

«Home Alone»

در فیلم «تنها در خانه» محصول ۱۹۹۰، کوین تنهایی را به دو روش متفاوت تجربه می‌کند. اولاً، او در خانواده خود احساس انزوا می‌کند، زیرا هیچ کس از او در برابر اذیت و آزار مداوم خواهر و برادر و پسر عموهایش حمایت نمی‌کند. سپس، پس از اینکه خانواده‌اش به سفر می‌روند و به‌طور تصادفی او را در خانه تنها می‌گذارند، این پسر کوچک جنبه دیگری از تنهایی را تجربه می‌کند که به او آزادی را می‌دهد که آرزویش را داشته است. با این حال، این بهایی دارد: هنگامی که مزاحمان سعی می‌کنند خانه او را سرقت کنند، کوین باید نقشه‌ای برای دفاع از خانه خود بیاورد. این کلاسیک کریسمس به کارگردانی کریس کلمبوس، مکالی کالکین را در بهترین نقش خود در کنار جو پشی، دنیل استرن، جان هرد و کاترین اوهارا به نمایش می‌گذارد.

«WALL-E»

سال ۲۰۸۵ است و وضعیت روی زمین ویرانگر است: هفت قرن پیش، آلودگی انسان را مجبور به تخلیه سیاره کرد. اکنون آنها بدون نگرانی در فضا با ستاره‌های غول پیکر سفر می‌کنند و تنها ساکنی که روی زمین باقی مانده است WALL-E است، روبات کوچکی که زباله‌ها را فشرده می‌کند. او همیشه تنها نبود: او قبلاً بخشی از گروهی از روبات‌ها بود که در نهایت کار خود را متوقف کردند. علیرغم همه چیز، WALL-E به کار خود ادامه می‌دهد، زیرا او به ویژه از جمع آوری اشیاء به جا مانده از انسان لذت می‌برد. اما همه چیز برای او تغییر می‌کند وقتی رباتی به نام EVE می‌آید تا زندگی تنهایی او را زیر و رو کند. این فیلم در سال ۲۰۰۸ مورد تحسین گسترده قرار گرفت و جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند و از جمله جوایز دیگر را دریافت کرد.

«You’ve Got Mail»

کاتلین (مگ رایان) و جو (تام هنکس) اشتراکات زیادی دارند: هر دو در صنعت کتاب کار می‌کنند، و شریکی ندارند که باعث می‌شود احساس تنهایی کنند، و مهمتر از همه، آنها یک رابطه آنلاین دارند که از حقیقت و هویت یکدیگر بی‌خبرند. با این حال، حتی با وجود شیمی آشکار این شخصیت‌ها، یک جزئیات کوچک رابطه آنها را تهدید می‌کند: این دو در دنیای فیزیکی و غیر مجازی، رقبای واقعی هستند، زیرا کتابفروشی عظیم جو تهدید می‌کند که فروشگاه دنج کاتلین را از کار بیاندازد. نوع نگاه این اثر به تنهایی و البته ایمیل دادن خود سوژه جالبی است. فیلم You’ve Got Mail ، فیلمی به نویسندگی و کارگردانی نورا افرون است که در سال 1998 اکران شد و سومین باری بود که رایان و هنکس در یک رام کام باهم، همبازی شدند.

«Frozen»

در سال ۲۰۱۳ یکی از پرطرفدارترین و سودآورترین فیلم‌های تاریخ دیزنی اکران شد: Frozen؛ همه ما تا به حال خواهران آنا (کریستن بل) و السا (ایدینا منزل) از آرندل را می‌شناسیم که مجبور بودند با چند متحد به یکدیگر بپیوندند تا پادشاهی خود را از زمستان ابدی که السا به طور تصادفی با قدرت‌های خود آن را شکل داد، نجات دهند. نکته جالب در مورد این شخصیت‌ها این است که در حالی که آنها کاملاً با یکدیگر متفاوت بودند، هر دو موقعیت‌های مشابهی را سپری می‌کردند: آنا احساس تنهایی می‌کرد و توسط خواهرش نادیده گرفته می‌شد، در حالی که السا در خلوتی کم و بیش داوطلبانه زندگی می‌کرد و ترس ناشی از آن، او را گرفتار می‌کرد.

با قدرت‌های غیرقابل کنترلش در نهایت و به لطف اصرار آنا، السا توانست بر ترس‌های خود غلبه کند و از قدرت خود نهایت استفاده را ببرد. در نتیجه نوع نگاه این اثر انیمیشنی به دنیای دو خواهر و البته فضای تنهایی و شکاف بین این دو، می‌توان این اثر را گزینه خوبی برای این لیست دانست.

«Lost in Translation»

آیا تا به حال به خارج از کشور رفته‌اید و احساس کرده‌اید که در جهانی متفاوت تنها شده‌اید؟ این فیلم همه چیزش درباره این احساسات است. گمشده در ترجمه محصول سال ۲۰۰۳ با بازی بیل موری و اسکارلت جوهانسون است. این فیلم داستان یک ستاره میانسال سینمای آمریکایی به نام باب هریس (موری) را روایت می‌کند که برای فیلمبرداری تبلیغاتی نوعی نوشیدنی به توکیو می‌رود. اگرچه او در حال حاضر دوران اوج خود را پشت سر گذاشته است، اما به دلیل شهرتی که نامش دارد، این تاییدیه پردرآمد را دریافت کرده است.

در حالی که در یک هتل مجلل اقامت می کند، با یک هموطن آمریکایی به نام شارلوت (جوهانسون)، یک جوان فارغ التحصیل فلسفه که با شوهر عکاسش در توکیو اقامت دارد، ملاقات می‌کند. درست مانند باب، او نسبت به چیزهایی که در زندگی‌اش اتفاق افتاده‌اند کمی احساس «گم شدن» و «تنهایی» می‌کند و احساس می‌کند که باید استراحت کند و آرام شود. آنچه این فیلم را برای کسانی که تنهایی و انزوا را تجربه می‌کنند مناسب می‌کند، بازی این دو ستاره است. هریس و شارلوت هر دو احساس می‌کنند در دام افتاده‌اند، و این باعث می‌شود که آنها بسیار مرتبط باشند. رفتن به یک کشور خارجی که در آن به نظر می‌رسد هیچ کس به این که شما کی هستید یا کاری که انجام می‌دهید اهمیت نمی‌دهد، باعث می‌شود که بپرسید: «آیا من آنطور که میخواهم زندگی کرده‌ام؟»

«Her»

این اثر سینمایی فیلمی است که زندگی شخصی را به تصویر می‌کشد که بیشتر اوقات خود را تنها گذرانده است. واکین فینیکس در نقش تئودور تومبلی و اسکارلت جوهانسون در نقش سامانتا سیستم هوش مصنوعی بازی می‌کنند و توسط اسپایک جونز خالق کار، کارگردانی و هدایت می‌شوند. خط داستانی از ایده‌ای بود که جونز پس از خواندن یک مقاله وب سایت در مورد پیام رسانی فوری از طریق استفاده از هوش مصنوعی داشت.

داستان فیلم در لس آنجلس می‌گذرد، جایی که تومبلی به عنوان مردی تنها و افسرده زندگی می‌کند که به عنوان یک نویسنده حرفه‌ای برای افرادی که قادر به نوشتن نامه‌های خود نیستند کار می‌کند. او به دلیل تنهایی، سیستم عاملی را خریداری می‌کند که دارای یک دستیار مجازی مجهز به هوش مصنوعی است. سپس تئودور حس وابستگی و شیفتگی به هوش مصنوعی خود ایجاد می‌کند. این شیفتگی به عشق تبدیل می‌شود، زیرا سامانتا (هوش مصنوعی) یک فرد واقعی به نظر می‌رسد که قادر به ایجاد احساسات است. با این حال، تئودور در نهایت متوجه می‌شود که سامانتا هرگز نمی‌تواند احساسات واقعی را تجربه کند.

این فیلم با اکران محدود شروع شد، اما بعداً مورد استقبال جهانی قرار گرفت. این فیلم حتی جوایز و نامزدی متعددی از جمله بهترین فیلمنامه اصلی را در هشتاد و ششمین دوره جوایز اسکار به دست آورد. در نظرسنجی بی بی سی که در سال 2016 انجام شد، این فیلم به عنوان یکی از بهترین فیلم‌ها از سال 2000 به بعد معرفی شد.

«Where the Wild Things Are»

در اینجا یک فیلم دیگر از اسپایک جونز است که به شما کمک می‌کند تنهایی و انزوا را درک کنید. فیلم Where the Wild Things Are یک اثر فانتزی-ماجراجویی محصول 2009 با بازی مکس رکوردز، پل دانو و کاترین اوهارا است. داستان بر اساس کتابی با همین عنوان برای کودکان در سال ۱۹۶۳ نوشته موریس سنداک است. داستان حول محور پسر جوانی به نام مکس می‌چرخد که تخیلی روشن و فعال دارد، اما کمی دردسرساز نیز هست. یک روز، دوستان خواهرش کار احمقانه‌ای انجام می‌دهند و مکس شروع به تنش می‌کند. با درک اینکه مادرش اهمیتی نمی دهد و شاید هیچ کس واقعاً هرگز اهمیتی نداده است، با پوشیدن لباس گرگ فرار می‌کند.

او در نهایت وارد دنیایی در تصوراتش می‌شود که همه چیزهای وحشی در آن هستند. این فیلم کمی دست کم گرفته شده است؛ چرا که یک بمب باکس آفیس نبود و به راحتی در سینماها از بین رفت. اما بسیاری از کارشناسان و علاقه مندان به سینما آن را توصیه می‌کنند و می‌گویند که اعتبار کافی به آن داده نشده است. اگر آن را امتحان کنید، ممکن است متوجه شوید که چگونه تنهایی می‌تواند ابزاری برای تقویت تخیل و خلاقیت شما باشد.

«Cast Away»

اگر تا به حال به این فکر کرده‌اید که چه حسی دارد که در یک سانحه هوایی زنده بمانید و در یک جزیره خالی از سکنه تنهایی زنده بمانید، پس از دیدن این فیلم لذت خواهید برد. دورافتاده یک فیلم درام بقا با بازی تام هنکس، هلن هانت و نیک سیرسی است. هنکس جایزه بهترین بازیگر مرد در فیلم سینمایی – درام را در طول جوایز گلدن گلوب در سال 2001 به ارمغان آورد و همچنین جایزه بهترین موسیقی متن را در طول جوایز گرمی در سال 2002 به آلن سیلوستری داد.

این فیلم به همان اندازه که از نظر اجرا عالی است، داستانی درخشان نیز دارد. داستان یک عیب یاب فدرال اکسپرس را روایت می‌کند که پس از یک سقوط هواپیمای مرگبار در جزیره‌ای متروک در جنوب اقیانوس آرام سرگردان می‌شود. خلاصه داستان حول شرایطی است که او باید در تلاش برای زنده ماندن و یافتن راه بازگشت به خانه با آن روبرو شود. در حالی که فیلم بر بقا تاکید می‌کند، اما تنها بودن در یک مکان ناآشنا را نیز به تصویر می‌کشد.

«Moon»

سم بل فضانوردی است که در حال بررسی یک گاز هلیوم خاص در سمت دور ماه است. او تحت یک قرارداد سه ساله است که باید وقت خود را صرف تحقیق در تنهایی کند. اما با نزدیک شدن به پایان قرارداد، یک بحران شخصی را تجربه می‌کند که این پتانسیل را دارد که او را دیوانه کند. ماه یک فیلم محصول سال 2009 است که در آینده اتفاق می‌افتد. کارگردانی آن را دانکن جونز و نویسندگی را ناتان پارکر بر عهده دارد و سم راکول در نقش سم بل و کوین اسپیسی در نقش صدای گرتی، ربات همراه سم، ایفای نقش می‌کنند. این فیلم بودجه‌ای ناچیز داشت، اما از موفقیت بین‌المللی برخوردار بود و منتقدان آن را با نقد مثبت مواجه کردند.

این فیلم شما را به یک ترن هوایی از احساسات می‌برد. این یک اثر احساسی، درام و اکشن، به علاوه کمی ترسناک و کمدی در همان زمان است. اما چیزی که بیشتر از همه در مورد آن دوست داریم، توانایی آن در انتقال احساسات عمیق است. داستان فیلم و بازی عالی بازیگران نشان می‌دهد که زندگی تنها در یک مکان متروک چگونه است.

«The Shining»

این فیلم با سایر فیلم‌های این لیست کمی متفاوت است. این یک فیلم ترسناک روانشناختی است که داستان یک نویسنده مشتاق را روایت می‌کند که تبدیل به یک قاتل هیولا صفت شده است. در داستان، جک تورنس، نویسنده مشتاق (با بازی جک نیکلسون) همسر و پسرش را به هتلی در کلورادو می‌برد و در آنجا شغلی به عنوان سرایدار پذیرفته است. در حالی که این خانواده در هتل هستند، همه آنها پس از دریافت هدیه‌ای به نام «درخشش» توسط جک، با یک سری اتفاقات ناگوار روبرو می‌شوند. این هدیه به جک اجازه می‌دهد تا گذشته وحشتناک هتل را از طریق توانایی‌های روانی ببیند.

جک به دلیل توانایی‌های جدید خود، عقلش را در این تنهایی وحشتناک از دست می‌دهد و شروع به تجربه رویدادهای ماوراء طبیعی می‌کند. او در تسخیر روح سرایدار قبلی است که در یک شب سرد زمستانی خود و خانواده‌اش را کشت. جک مسحور این روح، شروع به تعقیب در هتل می‌کند و با همسر و پسرش «موش و گربه» بازی می‌کند.

«Taxi Driver»

راننده تاکسی فقط یک فیلم درباره تنهایی نیست. این فیلم شما را با احساسات مختلف به یک معجون احساس می‌برد. رابرت دنیرو در نقش یک راننده تاکسی تنها و با بی خوابی عملکرد خیره کننده‌ای ارائه می‌دهد. او که در خیابان‌های شلوغ نیویورک کار می‌کند، خیلی تلاش دارد تا با مردم اطرافش ارتباط برقرار کند. او در نهایت گرفتار ترس و پارانویا می‌شود. و شما نمی‌توانید او را سرزنش کنید؛ چرا که او به تازگی از جنگ ویتنام بازگشته است.

اگر به دنبال داستانی سنگین هستید دیدن این فیلم را به شدت توصیه می‌کنیم. این نه تنها بر شخصیت دنیرو به عنوان فردی که در تنهایی به سر می‌برد، می پردازد، بلکه به این می‌پردازد که چگونه ذهن یک مرد می‌تواند توسط یک دولت و سیستم قضایی غیرانسانی فاسد شود.

«Life of Pi»

زندگی پی بر اساس رمانی است که توسط یان مارتل در سال 2001 منتشر شد. داستان پسر جوانی است که پس از غرق شدن یک کشتی ویرانگر خود را در وسط اقیانوس تنها می‌بیند. او معتقد است که تنها بازماند آن کشتی است، تا اینکه یک ببر بنگال را در قایق خود کشف می‌کند. این فیلم تمایز بین تنهایی و تنها بودن را برای ما توضیح می‌دهد. احتمالاً از قبل از آن آگاه هستید. فقط به این دلیل که شما تنها هستید به این معنی نیست که شما بی‌کس و ناچیز هستید و فقط به این دلیل که افراد زیادی اطراف شما هستند به این معنی نیست که شما تنها نیستید. پی تنها بود؟ نه. اما آیا او به معنای فیزیکی و انسانی تنها بود؟ خب بله، احتمالاً باید فیلم را تماشا کنید تا این موارد را بهتر متوجه شوید.

«Gravity»

فیلم «جاذبه» پس از انتشار بازخوردهای متفاوتی دریافت کرد، اما یک چیز قطعی است و آن اینکه عمیقاً در تجربه تنهایی انسان به معنی واقعی فرو می‌رود. انگار تنها ماندن در فضا کافی نیست، تصور کنید تنها همراهی را که دارید درست زمانی که می‌خواهید نجات پیدا کنید از دست بدهید. این فیلم با بازی ساندرا بولاک در نقش دکتر رایان استون و جورج کلونی در نقش ستوان مت کوالسکی ممکن است اشک شما را در بیاورد. در هر صورت، از آن دور می‌شوید و فکر می‌کنید اگر در این موقعیت بودید چه می‌کردید. پس اگر تنهایی به شما فشار آورده است؛ این شکل از تنهایی را سبک و سنگین کنید.

«Joker»

تماشاگران و فیلمسازان به طور یکسان به داستان‌های بدخواهانه یا انتقام محور، علاقه خاصی دارند. جوکر یکی از منفورترین و در عین حال جذاب‌ترین شخصیت‌های شرور تاریخ کمیک است، اما آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چه چیزی او را وادار کرده است که اینگونه رفتار کند؟! چه اتفاقی می‌توانست بیفتد که او را به چنین شخصیت شیطانی تبدیل کند؟ این فیلم تماشایی درباره این فوق شرور یا همان جوکر معروف و مخوف با بازی واکین فینیکس با استعداد فوق العاده، فرصتی عالی برای سرگرمی و در عین حال درک بیماری روانی و تنهایی است. با تماشای این فیلم کشف کنید که چه چیزی باعث شد آرتور فلک در نهایت به جوکر تبدیل شود.

«The Martian»

اگر به دنبال فیلمی هستید که واقعاً احساس تنهایی کنید، ممکن است The Martian یا مریخی به کارگردانی ریدلی اسکات، همان فیلم باشد. مت دیمون در این فیلم فضایی نقش مارک واتنی را بازی می‌کند، فضانوردی که به طور تصادفی توسط همکارانش در هنگام ماموریت به سیاره مریخ رها شد. تنهایی تنها پیش فرض این فیلم نیست. در حالی که تنها ماندن در مکانی ناآشنا واقعاً دلخراش است، اما این فیلم بیشتر درباره بقا است. چگونه در مکانی که قبلاً هرگز در آن نبوده‌اید، بدون آب و غذا زنده می‌مانید، البته در سیاره‌ای دیگر چه بگوییم؟! تماشای این اثر دیدنی را از دست ندهید.

انتخاب ویژه نویسنده: Le Samourai

فیلم

تاکنون به این فکر کرده‌اید که تنهایی و انزوا از دیدگاه یک آدمکش حرفه‌ای چگونه است؟! این فیلم چنین چیزی را در اختیار شما قرار می‌دهد. داستان‌های زیادی در مورد قهرمانانی که توسط قاتل‌ها هدف قرار می‌گیرند وجود دارد – اما داستانی که در واقع درباره هیتمن است چطور؟ در اینجا یک داستان شرور محور دیگر است که ممکن است مورد توجه شما قرار گیرد. Le Samourai با بازی آلن دلون در نقش جف کاستلو، یک قاتل حرفه‌ای است که در تنهایی زندگی می‌کند. اگر تا به حال خواسته‌اید داستان یک هیتمن را از منظری متفاوت ببینید، این یک انتخاب عالی برای شب فیلم شما با مضمون تنهایی است.

کلام پایانی: تنهایی و انزوا ممکن است گاهی ناخوشایند باشد، اما می‌تواند به شما احساس آرامش بدهد. در حالی که تنهایی اغلب با درد و فقدان ارتباط اجتماعی همراه است، می‌تواند ابزاری برای کمک به شما باشد تا بفهمید شادی شما واقعاً کجاست. امیدواریم فهرستی که در بالا به اشتراک گذاشتیم توانسته باشد به شما در درک احساس تنهایی کمک کند. ما پیشنهاد نمی‌کنیم خود را از دنیا جدا کنید، اما همچنین معتقد نیستیم که تنهایی یک تجربه کاملاً منفی است. در نهایت، اگر می‌خواهید شادی و رضایت از زندگی خود را افزایش دهید، تنهایی را با علم و عقل دنبال کنید.

فریبا شاه نوری
فریبا شاه نوری

دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه ها