معمایی شگفت انگیز از تبعیض جنسیتی که دندان های باستانی فاش کرد!

  • عاطفه  رضوان نیا عاطفه رضوان نیا
  • ۲۷ اسفند ۱۴۰۱
  • زمان مطالعه : 6.5 دقیقه

راهنماتو- یافته‌هایی ـ که در نشریه Proceedings of the National Academy of Sciences  منتشر شده است ـ علتِ پایدار ماندنِ هنجارهای جنسیتی را در بسیاری از بخش‌های دنیا، علی‌رغم تلاش‌های چشم‌گیر بین‌المللی توسط جنبش‌های حقوق زنان، طی 100 تا 150سال گذشته، برجسته می‌کند.

به گزارش راهنماتو، باستان‌شناسان با به کارگیریِ تاریخچه دندانیِ بیش‌از 10000نفر از 139محوطه باستانی در سراسر اروپا، دریافتند افرادی که در مناطقی زندگی می‌کنند که به صورتِ تاریخی مردان را به زنان ترجیح می‌دادند، در مقایسه با کسانی که در مناطقِ برابری‌طلب‌تر زندگی می‌کردند، امروز تعصباتِ طرفدارِ مردان را هم‌چنان بیش‌تر نشان می‌دهند که شاهدی است از اینکه نگرش‌های جنسیتی «منتقل» یا از نسلی به نسلِ دیگر دست‌به‌دست می‌شوند.

برابری جنسیتی تاریخی

این تعصبات فراتر از تغییراتِ اقتصادی-اجتماعی و سیاسیِ بزرگ مانند صنعتی‌شدن و جنگ‌های جهانی ماندگار مانده‌اند. بااین‌حال محققان یک استثناء نیز برای این قانون پیدا کردند: در مناطقی که جایگزینیِ جمعیت بسیار سریع و در مقیاس وسیع صورت گرفته است ـ برای مثال به دلیل همه‌گیری یا فجایع طبیعی ـ انتقال این ارزش‌ها از نسل‌های قبلی قطع شده است.

مارگیت تاویتس، استاد دانشگاه واشنگتن، می‌گوید: «میانگینِ سن اسکلت‌های این مطالعه در حدود 1000سال بوده و به قرون وسطا باز می‌گردد. بنابراین، خیلی قابل‌توجه است که الگوهای تعصبِ جنسیتی که در طول این دوران‌ها و پیش‌ازآن وجود داشته‌اند، هنوز هم در نگرش‌های معاصر تکرار می‌شوند.»

«باتوجه به اینکه در طی این مدت در اروپا شاهدِ تغییراتِ چشم‌گیر در حوزه‌های اجتماعی، اقتصاد و سیاسی بوده‌ایم، یافته‌های ما از قدرتِ انتقال فرهنگیِ هنجارهای جنسیتی پرده برمی‌دارد.»

پایداریِ شگفت‌انگیز این هنجارها ـ اگر نگوییم هزاران سال ـ طی صدها سال، توضیح می‌دهد که چرا تغییر هنجارها به سمتِ برابری جنسیتی در برخی مناطق دشوار بوده است.

تاویتس توضیح می‌دهد: «این ایده رایج بود که هنجارهای جنسیتی محصولِ فرعیِ عوامل ساختاری و نهادی مثلِ مذهب و شیوه‌های کشاورزی هستند. یافته‌های ما توجه را به سمتِ این حقیقت جلب می‌کند که حتی اگر نهادها یا ساختارها نابرابری را تشویق کنند یا نکنند، باز هم این هنجارها از نسلی به نسل دیگر دوام می‌آورد.»

«پیامِ پژوهش ما این است که برای ارتقاء برابری جنسیتی، قوانین و سیاست‌گذاری‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند ریشه‌های باورهای عمیق جنسیت‌زده را از بین ببرند و برابری را ایجاد کنند. ما نیاز داریم که نیروهای فرهنگی‌ای که این باورها را هدایت می‌کنند، شناسایی و حل کنیم.»

برابری جنسیتی تاریخ

دندان‌ها درباره تعصباتِ جنسیتی چه می‌گویند؟

تحقیقاتِ باستان‌شناسی پیشین از روش هیپوپلازیِ خطی مینای دندان ـ که منظور از آن‌ها ضایعاتی است که بر اثر ضربه (تروما)، قحطی یا بیماری برای همیشه روی دندان باقی می‌مانند ـ برای تحلیلِ نابرابریِ جنسیتی در دوران ماقبل‌تاریخ استفاده کرده بودند. ازآنجایی که این ضایعات تحتِ استرس‌های شدید بدنی باقی می‌مانند، حضور یا فقدانِ آن‌ها می‌تواند اطلاعات زیادی درباره سلامت و شرایطِ زیست افراد در جوامع باستانی به دست بدهد. علاوه‌برآن، تفاوتِ بین دندان‌های زنان و مردان که در یک ناحیه زندگی می‌کردند، نشانه‌ای است از اینکه چطور با جنس‌های متفاوت در این جوامع جغرافیایی رفتار می‌شده و سلامت و تغذیه آن‌ها با هم چه تفاوتی داشته است.

برطبق گفته‌های تاویتس، مطالعه روی هنجارهای جنسیتی در اروپا مزیت محسوب می‌شد زیرا بینِ وضعیت‌های نهادی و شرایطِ محیط‌زیستی در سراسر این منطقه شباهت‌هایی وجود داشته است.  این شباهت به محققان کمک کرده است تا عواملی مثلِ مذهب و نهادهای سیاسی که می‌توانستند بر نگرش جنسیتی اثر بگذارند را کنترل کنند.

ازآنجایی که تفاوت در نگرش‌های جنسیتی در سراسر این قاره در مقایسه با مابقی دنیا بسیار اندک است، این محیط هم‌چنین به محققان کمک می‌کرد که ارتباطِ چشم‌گیر بین نگرش‌های تاریخی و معاصر نسبت به جنسیت را بهتر درک کنند.

در این پژوهش، بارها و بارها بین نگرش‌های تاریخی و مدرن نسبت به جنسیت شباهت مشاهده شد. برای مثال، افرادی که در نواحی‌ای زندگی می‌کردند که به لحاظِ تاریخی برابری جنسیتی در آن رعایت می‌شد، در مقایسه با کسانی که به لحاظِ تاریخی در مکان‌هایی زندگی می‌کردند که بیش‌تر طرفدار مردان بود،  20درصد بیش‌تر احتمال داشت که امروز هم  نگرش‌های طرفدارِ زنان داشته باشند.

آزمون‌های بعدی نشان داد که تعصباتِ جنسیتیِ تاریخی نمی‌تواند نگرشِ مهاجران نسبت به جنسیت را پیش‌بینی کند. محققان هم‌چنین کشف کردند در مناطقی که در قرن چهاردهم دچار بیماری‌های سختی مثل طاعون خیارکی شده بودند، تعصبات جنسیتی تاریخی روی نگرش‌های معاصر بی‌اثر بوده است. آن‌ها نهایتاً وضعیت ایالات‌متحده را در بدو ورود ساکنان اروپایی در قرن شانزدهم بررسی کردند که به جابه‌جاییِ گسترده بومیانِ آمریکایی انجامید. آن‌ها بار دیگر، در این وضعیت نیز بینِ هنجارهای تاریخی و مدرن ارتباطی مشاهده نکردند.

تاویستس توضیح می‌دهد: «این یافته‌ها نشان می‌دهد که تعصباتِ تاریخی به دلیل آنکه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند ماندگار می‌مانند و قطع نمی‌شوند. این ارتباطِ شفاف شگفت‌آور بود.»

برابری جنسیتی تاریخی

نگرش‌های باستانی و مدرن

نویسندگان این مقاله با برجسته کردنِ دو محوطه باستانی نشان می‌دهند که رفتارهای متفاوت تاریخی با زنان نسبت به مردان، در نگرش‌های جنسیتی معاصر بازتاب یافته است.

آن‌ها در محوطه نخست در ایستریا، سکونت‌گاهی یونانی که بروی دریای سیاه و در منطقه دوبروجا در رومانیِ امروزی واقع شده است، شواهدی از تعصباتِ طرفدارِ مردان در تاریخچه‌ دندانی که قدمتِ آن به 550بعدا‌ز میلاد می‌رسید، پیدا کردند. از 49اسکلتی که جنسیت و اطلاعاتِ دندانی از آن‌ها قابلِ استخراج بود، 58درصد از اسکلت‌های زنان نشانه‌هایی از سوءتغذیه و ضربه به دندان‌ها را نشان می‌دادند، درحالیکه فقط 25درصد از اسکلت‌های مربوط به مردان چنین وضعیتی داشتند.

برطبق این نویسندگان، وضعیتِ مردان و زنان بر اساسِ شاخص‌های برابری جنسیتی،  در این ناحیه از رومانی نسبتاً نابرابر است. برای مثال، آن‌ها تأکید کردند که 52.5درصد از زنان در مقابل 78درصد از مردان در بازار کار مشارکت دارند و فقط 18درصد از نمایندگان در شورای شهر زنان هستند.

باورهای جمعیت درباره هنجارهای جنسیتی نیز به‌طور مشابه از نابرابر حمایت می‌کند. بیش‌از نیمی از ساکنان این ناحیه باور دارند که مردان بیش‌تر از زنان حقِ کار کردن دارند و 89درصد باور دارند که زنان فقط درصورتی کامل می‌شوند که فرزند داشته باشند.

محققان این یافته‌ها را با یافته‌های یک جامعه روستانیی در لیتوانیِ امروزی به نامِ پلینکایگالیس، که جمعیت آن‌ها را بالت‌ها تشکیل می‌دهند، مقایسه کردند. برخلافِ ایستریا، مردمانِ پلینکایگالیس، برای سلامتِ زنان برتری قایل بودند. از 157اسکلتی که از این محوطه به دست آمد و به‌ دوره تاریخی مشابه یعنی 550قبل‌از میلاد باز می‌گشت، 56درصد از مردان شواهدی از ضربه به دندان یا سوءتغذیه را نشان دادند، درحالیکه فقط 49درصد از اسکلت‌های مربوط به زنان دچار این مشکلات بود. مطالعات جداگانه نیز نشان دادند که در این ناحیه هنجارهای جنسیتی به نفعِ زنان بوده است.

همین امروز هم این ناحیه که به نامِ کِداینیای، شناخته می‌شود نسبتاً برابری جنسیتی را رعایت می‌کند. سطحِ اشتغال در غربِ لیتوانی از نظرِ جنسیت تفاوتی ندارد و 76درصد از مردان و 72.7درصد از زنان شاغل هستند. 48درصد از زنان در این ناحیه در سیاست مشغول هستند. کم‌تر از یک‌چهارم از ساکنان این منطقه باور دارند که مردان حقِ بیش‌تری برای اشتغال دارند و 56درصد باور دارند که زنان فقط به واسطه فرزندآوری کامل می‌شوند.

نویسندگان می‌گویند: «به‌طور خلاصه، هنجارهای جنسیتی تاریخی و مدرن در این دو ناحیه به صورتِ متوازی با هم پیش آمده‌اند که نشان می‌دهد استدلال ما درباره ماندگاریِ هنجارهای جنسیتی درست است. ترجیح دادنِ مردان به زنان در ناحیه‌ای مثلِ ایستریا قدمتی هزارساله دارد و هم‌چنان این نابرابری در مناسبات را می‌توان دید. و درنقطه مقابل در ناحیه‌ای پیش‌قرون‌وسطایی مثل پلینکایگالیس، مردمان از 1500سال پیش برای زنان و مردان حقوق برابری قایل بودند.»

 

 

 

 

عاطفه  رضوان نیا
عاطفه رضوان نیا

دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه ها