راهنماتو-آیا امور مالی روزمره ما صرفا مسائل ریاضی هستند که با آشنایی با مفاهیم حسابداری بتوانیم حلشان کنیم؟
به گزارش راهنماتو، گاهی میتوان امور مالی روزمره و خانه را به مثابه صرفا امور ریاضی نگریست. با درآمد ثابت شروع میکنید. اول هزینه قبوض آب و برق و گاز و قسطها را کنار میگذارید. شاید درصدی را بتوانید ذخیره کنید و نهایتا مابقی را تا رسیدن به ماه بعدی صرف هزینههای باقی مانده میکنید.
به هر کدام از مخارج عددی اختصاص میدهیم، عملیات ضرب و تقسیم انجام میدهیم و تمام. بودجه بودجهبندی شد!
اما این رویکرد یک خطای بزرگ دارد: ریاضیات مقدم بر ذهنآگاهی است. این اشکال دارد زیرا امور مالی مسائل ریاضیای هستند که متغیرهای روانشناسی انسانی آنها را پیچیده میکند.
ما هر روز با راههای بینهایتی برای خرج درآمد محدود خودمان برای رفع نیازها و خواستهها مواجه میشویم؛ نیازها و خواستههایی که گاهی با هم تناقض دارند و در رقابتند.
آیا این آخر هفته ولخرجی میکنید و ناهار را بیرون صرف میکنید یا در خانه آشپزی میکنید؟ آیا کمدتان پر از لباسهای کهنه و نامناسب برای محیط کار است؟ آیا امروز ماشین را سرویس میکنید یا پولش را کنار میگذارید تا هزینه ویزیت پزشک ماه بعد را پرداخت کنید؟
بماند که پسانداز برای دوران بازنشستگی، اجاره خانه و هزینه دانشگاه و درس و مشق بچهها را هم باید لحاظ کنید.
به اندازه کافی برای هر کدام از این فعالیتها پول ندارید و ادراک از نیاز و خواسته نیز مدام تغییر میکند و این دو مدام جایشان را به هم میدهند.
بار شناختی سنگینی ایجاد میشود که میتواند فرد را دچار فروپاشی روانی کند و بسیاری در این وضعیت به سمت افراط کشیده میشوند. آنها یا استرس به جان میخرند و بیمهابا و بدون فکر پولهایشان را خرج میکنند یا آنقدر در امور مالی وسواس به خرج میدهند که به نظر میرسد دارند برای دفتر حسابرسی کار میکنند.
بهترین روش آن است که بین این دو نقطه افراطی تعادل برقرار کنیم و یکی از بهترین روشها برای این کار را ژاپنیها ابداع کردهاند؛ تکنیک بودجهبندی به نام کاکِبو.
کاکبو به افراد کمک میکند تا مسائل فرعی را پشت سر بگذارند و به جوهر و عصاره امور مالی و چگونگی استفاده از پولشان نظر کنند. این روش به کاربران نشان میدهد که چطور دارند با پولشان رفتار میکنند و چطور باید با پولشان رفتار کنند که بتوانند خوب خرج کنند، خوب پسازانداز کنند و درنهایت، خوب زندگی کنند.
ریاضی همیشه جواب نیست
کاکبو در سال 1904 توسط نخستین روزنامهنگار زن ژاپنی به نام هانی موتوکو ابداع شد و بعدها در ماهنامه زنان منتشر شد.
موتوکو میخواست به زنان زمان خودش، که اغلب بودجههای اندکی داشتند، کمک کند زندگی بهتری داشته باشند، از عهده نیازهای خانواده برآیند و پسانداز کنند. او برای این کار سیستم بودجهبندیای را اختراع کرد که سودمندی، سادگی و هشیاری را با هم ترکیب میکرد.
حتی خود اسم کاکبو هدفش را لو میدهد: کاکبو در زبان ژاپنی به معنای «حساب خانوار» است.
کاکبو با تمرین ذهنآگاهی آغاز میشود. این تکنیک از شما میخواهد 4 پرسش اساسی از خودتان بپرسید:
1.چقدر در ماه درآمد دارید؟
2.چقدر دوست دارید پسازانداز کنید؟
3.چقدر در حال حاضر خرج میکنید؟
4.کجا میخواهید پیشرفت کنید؟
این پرسشها نه تنها اهداف مالی شما را تعیین میکنند بلکه همانطور که پائولا پنت، مشاور مالی، میگوید، «این پرسشها نخستین اصول تفکر هستند.» در مورد بودجهبندی، نخستین اصول تفکر توجه به ارزشهایی است که میخواهید در زندگیتان باشد و چگونگی پرورش دادن آنها در زندگیتان است.
یعنی تشخیص دهید که پول ابزاری برای تسهیل لذت بردن از زندگی است نه مجموعهای از تاکتیکها و استراتژیها با هدف کنترل کردن زندگی.
برطبق پنت، این تفکر مستلزم آن است که ما یک حقیقت اساسی را بپذیریم. این حقیقت که «میتوانید هزینه مالی اغلب چیزهایی که برایش برنامهریزی و پسانداز میکنید را تأمین کنید اما نمیتوانید هزینه مالی هر چیزی که میخواهید را تأمین کنید.» او در یک مصاحبه گفته است:
«نمیتوانید یک فهرست بیپایان از و ...و .. و داشته باشید. شما نمیتوانید آن چیز و یه چیز دیگه، یه چیز دیگه و یه چیز دیگه را تهیه کنید. و مسئله فقط کمبود بودجه مالی نیست. مسئله کمبود وقت، تمرکز، انرژی و توجه است..همه منابع ما محدودند. و زندگی محدودترین منبع است. بنابراین وقتی تمرین میکنید تا در مدیریت بودجه مالیتان پیشرفت کنید، درواقع در حال تمرین برای بهتر شدن در مدیریت زندگیتان هستید.»
مشاور مالی و یکی از طرفداران کاکبو، هارومی مارویاما، نیز رویکردی مشابه بیان میکند. او میگوید:
«پول نامحدود نیست. محدود است. شمایید که تصمیم میگیرید آن را پسازانداز یا خرج کنید.»
4طبقهبندی کاکبو
بعد از پذیرش این حقیقت و شفافسازی اصولی که برایتان مهم هستند، نوبت به عملیات ریاضی میرسد.
در آغاز هر ماه، درآمدتان را محاسبه و خرجهای ثابت (اجارهبها، قبوض و سایر صورتحسابها) را کم کنید. هرآنچه باقی میماند، مقداری است که میتوانید آن ماه خرج یا پسازانداز کنید. هر زمانی که پولی خرج میکنید در دفتر حسابوکتابتان یادداشت کنید و یکی از 4طبقهبندی زیر را به آن خرج نسبت دهید:
ضروریات (بنزین، لوازم بهداشتی و خوراکی)
غیرضروریات (رستوران، سینما و اسپا)
فرهنگی (کتاب، موزه، آموزش و خیریه)
غیرمنتظرهها (پزشک، تعمیر ماشین، هدیه برای تولد دوستی که کاملا فراموش شده بود)
چرا این کار را میکنید؟ یکی از تلههای بیشتر سیستمهای بودجهبندی آن است که با این فکر که جزئیات دقت و صحت را افزاش میدهد، خیلی دقیق و ریز همه چیز را در نظر میگیرند. آنها طبقهبندیهای ریزی مثل خوراکی، بنزین، رستوران، تعمیرات، پوشاک، کتاب و ...دارند. اما این رویکرد باعث گیجی بیشتر میشود و مانعی برای خرج هشیارانه است.
شما با طبقهبندی خرجتان در همین 4طبقه میتوانید خیلی ساده بودجه را تقسیمبندی و تصویری بزرگ از مخارجتان را مشاهده کنید.
اگر کفشهای جدیدتان را صرفا برای بامزه بودن خریدهاید، آن را در دسته غیرضروریات بگذارید. اما اگر خرید این کفش برای محیط شغلیتان ضرورت داشته، آن را تحت ضروریات طبقهبندی کنید. به این ترتیب شما ذهنآگاهانه پولتان را خرج کردهاید و ذهنآگاهانه میدانید که پولتان را صرف چه چیزهایی میکنید.
بسیاری از طرفداران کاکبو تأکید میکنند که مخارج ماهانه را با دست بنویسید. نوشتن با قلم و کاغذ باعث میشود که اطلاعات را بهتر به حافظه بسپاریم و ارتباط قویتری با محتوا برقرار کنیم. بعضی هم از برنامه اکسل استفاده میکنند تا خیلی سریع طبقهبندیها را پیدا و بین آنها ارتباط برقرار کنند.
هر کدام برایتان راحتتر است را انتخاب کنید. فقط حتما همه مخارج ماهانه را یادداشت کنید و این کار را طبق عادتی مثل روتین شبانه یا هفتگی انجام دهید.
در پایان ماه میتوانید هزینههایتان را مرور کنید. حساب کنید که برای هر طبقهای چقدر خرج کردهاید چقدر از پولتان را پسازانداز کردهاید. این هزینهها را با هم مقایسه کنید و ببنید چقدر به اهداف مالیتان نزدیک هستید.
آیا آنقدر که پیشبینی میکردید پول خرج کردید؟
آیا برخی از ضروریات از یادتان رفته بود؟
آیا به نظرتان میرسد که برخی خرجهایی که ضروری فکر میکردید، غیرضروری بودند؟
آیا برخی خرجهای پیشبینینشده خیلی گران از آب درآمدند؟
اگر به اهداف مالیتان دست پیدا کردید، درود بر شما. اگر دست پیدا نکردید هم ایرادی ندارد. هیچ دلیلی ندارد که خجالت بکشید. در امور مالی برنده و بازنده وجود ندارد، مسابقه اجتماعی هم وجود ندارد. به جای احساس شرمساری، باید به دفتر حسابوکتاب به مثابه داده نگاه کنید و خطاهایتان را به مثابه درس در نظر بگیرید و در ماه آینده تصمیمهای بهتری بگیرید.
شاید لازم باشد برخی از خرجهای غیرضروریتان را کم کنید تا پول بیشتری پسازانداز کنید. برعکس، شاید برخی از اهدافتان زیادی سختگیرانه و تهاجمی هستند و باید پول بیشتری صرف غیرضروریات کنید تا پایان هفته حس بهتری داشته باشید.
شما هر بار میتوانید با دانش تازه به چهار پرسش ابتدایی پاسخ دهید. این کار یک مزیت دیگر هم دارد و آن اینکه مطالعات نشان دادهاند مرور مخارج میتواند حس اعتماد به نفس و آسودگی را همزمان در شما ایجاد کند که در عوض برایتان انگیزه ایجاد میکند تا به اهدافتان نزدیک شوید.
تعادل مالی زندگیتان را کشف کنید
کاکبو بر مبنای یک فلسفه دیگر ژاپنی به نام ناگومی طرح شده است. ناگومی بر مبنای تعادل، هماهنگی و پایداری و چگونگی وارد کردن این مفاهیم در زندگی استوار است.
کن موگی، در کتاب فلسفی خود، درباره ناگومی مینویسد:
«[ناگومی] جستجوی میانبری به شادی، موفقیت و ثروت نیست؛ بلکه درباره فهم و ارتقا ابعاد خوب و مثبت زندگیمان است تا در مشکلاتی که اجتنابناپذیر در سر راهمان قرار میگیرند، تعادل ایجاد کنیم.»
کاکبو از شما میخواهد همین کار را با پولتان بکنید. برای همین طبقهای ویژه برای فرهنگ دارد. این روش تشخیص داده که زندگی نباید صرفا درباره پول باشد. بلکه، پول شما صرفا یکی از منابعی است که رشد، آموزش و فعالیتهای معنادار را در زندگیتان امکانپذیر میکند.
این تکنیک بسیار انعطافپذیر است. بنابراین شاید بخواهید یک طبقه دیگر به آن اضافه کنید یا برای پسازانداز خود یا هر چیز دیگری طبقات مجزا داشته باشید. اگر از چهار اصل شما حمایت میکنند، هیچ ایرادی ندارد.
اما با صرف زمان برای حذف فرعیات و تمرکز روی ماهیت اصلی مخارجتان از تله بهینهسازی افراطی اجتناب میکنید و همزمان حس میکنید بودجهتان مدیریتشدنی و انگیزهبخش است.
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها