راهنماتو- وقتی که شعر میخوانیم درگیر احساساتی موزون میشویم، احساساتی که باعث میشوند چند لحظهای از این جهان جدا شویم. وقتی میتوانیم احساس و وزن کلمات را به رقص درآوریم، ادبیات در وجود ما شعله میکشد و چنان درکی عمیق از ادبیات پیدا میکنیم که تاکنون هرگز متوجهش نبودیم. شعر خواندن زمان زیادی نمیبرد، نه قرار است به اندازه چند روز صفحات یک رمان را ورق بزنیم، نه قرار است ساعاتی فیلم ببینیم، قرار است دقیقهای صرف خواندن چند بیت شعر کنیم و بعد شاید روزها تحت تاثیر آن باشیم. اما، باید شعرِ خوب بخوانیم، از این رو راهنماتو چند کتاب شعر زیبا که روحتان را از زمین جدا خواهد کرد به شما معرفی میکند.
1. معرفی کتاب شعر «گزینهی اشعار فاضل نظری»
به گزارش راهنماتو، فاضل نظری، شاعر معاصر ایرانی، یکی از شاعرهایی است که در این دورانی که هیچکس سمت شعر و کتاب نمیرود، پرتیراژترین کتاب شعر دهه نود را نوشت. او کتاب شعرهای متفاوتی از جمله «اقلیت»، «گریههای امپراتور»، «آنها»، «اکنون» و غیره را نوشته و در سالهای متفاوت به چاپ رسانده است. کتاب «گزینهی اشعار فاضل نظری» یکی از کتاب شعرهای خوبی است که بهترین اشعار فاضل نظری را جمعآوری کرده و به فروش میرساند.
شعری از «فاضل نظری»
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیهای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!
2. معرفی کتاب شعر «مجموعه اشعار حسین منزوی»
حسین منزوی، غزلسرای معاصر ایرانی، یکی از بهترین شاعران ایرانی است که در اولین جشنواره بینالمللی شعر فجر حضور داشت و میدرخشید. اگرچه نام او گره خورده با سرودن شعر کلاسیک میبینیم، اما حسین منزوی در نوشتن شعر سپید و نیمایی نیز شاعری بلندآوازه بود. وقتی شعرهای حسین منزوی را میخواهیم، هر لحظه حس میکنیم که کلمات حامل روحی بلندپرواز هستند. اشعار حسین منزوی از اولین کتاب شعرش تحت عنوان «حنجره زخمی تغزل» بر سر زبانها افتاد و هنوز شاعری است که اگرچه جسمش را نداریم، اما روحش زنده است. کتاب شعر «مجموعه اشعار حسین منزوی» مجموعهای حیرتانگیز از زیباترین شعرهای او است.
شعری از «حسین منزوی»
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود
و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود
پلنگ من – دل مغرورم – پرید و پنجه به خالی زد
که عشق – ماه بلند من – ورای دست رسیدن بود
گل شکفته! خداحافظ اگر چه لحظه دیدارت
شروع وسوسهای در من به نام دیدن و چیدن بود
من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری
که هر دو باورمان زآغاز به یکدگر نرسیدن بود
اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود
شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغل پیشه بهانهاش نشنیدن بود
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود
3. معرفی کتاب شعر «گزیده اشعار فریدون مشیری»
فریدون مشیری را چه کسی هست که نشناسد، او شاعری بود که میان شعر کلاسیک و نو فارسی پیوندی عمیق و زیبا برقرار کرد. وقتی همه شعردوستان برای شعر نو، شمشیر از رو بسته بودند، فریدون مشیری، اشعاری سرود که هیچکس، هیچکس نتوانست چشم از اشعار او بردارد. حال فریدون مشیری را به شاعر کوچه میشناسند. شاعری که اولین دفتر اشعارش با نام «تشنه توفان» به چاپ رسید، در حالی که افرادی برجسته همچون علی دشتی و محمدحسین شهریار بر آن مقدمه نوشته بودند. کتاب شعر «گزیده اشعار فریدون مشیری» مجموعهای است که برگزیدهترین اشعار مشیری را از هفت دفترش، جمعآوری کرده است.
شعری از «فریدون مشیری»
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست میمانم
من از اینجا چه میخواهم، نمیدانم
امید روشنائی گر چه در این تیرهگیها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه میرانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل برمیافشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح میخوانم
و میدانم
تو روزی بازخواهیگشت
4. معرفی کتاب شعر «مجموعه ده کتاب شعر مهدی اخوان ثالث»
مهدی اخوان ثالث را با نام م.امید میشناسیم. اشعار مهدی اخوان ثالث چنان زنده و ملموس هستند که گویی برای همین لحظه نوشته شدهاند. پیچوتاب کلماتی که در اشعار اخوان ثالث با اسطوره عجین شده است، ما را بیش از پیش با قدرت کلمات روبهرو میکند. با خواندن هر جمله از اشعار اخوان ثالث، چیزی از عشق، زیبایی، انسانیت و زندگی در ما دمیده میشود. اخوان ثالث تنها به شعر کلاسیک پایبند نیست، او شعر نو را با مفاهیم عمیق شعر کلاسیک آمیخته است و اشعاری منحصر بهفرد خلق کرده. کتاب شعر «مجموعه ده کتاب شعر مهدی اخوان ثالث» یکی از کاملترین مجموعههایی است که میتوانیم از اشعار اخوان ثالث داشته باشیم چراکه نزدیک به 1800 صفحه از زیباترین اشعار او را گردآوری کرده است.
شعری از «مهدی اخوان ثالث»
پوپکم! آهوکم!
چه نشستی غافل؟
کز گزندم نرهی، گرچه پرستار منی
پس ازین درهی ژرف
جای خمیازهی جادو شدهی غار سیاه
پشت آن قلهی پوشیده ز برف
نیست چیزی، خبری
ور تو را گفتم چیز دگری هست، نبود
جز فریب دگری
من ازین غفلت معصوم تو، ای شعلهی پاک
بیشتر سوزم و دندان به جگر میفشرم
منشین با من، با من منشین
تو چه دانی که چه افسونگر و بیپا و سرم؟
تو چه دانی که پس هر نگه سادهی من
چه جنونی، چه نیازی، چه غمیست؟
یا نگاه تو، که پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمیست
دردم این نیست ولی
دردم این است که من بی تو دگر
از جهان دورم و بی خویشتنام
پوپکم! آهوکم!
تا جنون فاصلهای نیست از اینجا که منام
مگرم سوی تو راهی باشد...
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها