۱۰ بازی برتر که هوش مصنوعی فوق‌العاده‌ای دارند

  • فریبا شاه نوری فریبا شاه نوری
  • ۶ بهمن ۱۴۰۱
  • زمان مطالعه : 12 دقیقه

ویجیاتو نوشت؛ یکی از اساس مهم بازی‌سازی، طراحی هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) است

 طراحی و ساخت هوش مصنوعی، یکی از سخت‌ترین قسمت‌های توسعه یک بازی است. بحث AI فقط به دشمنان خلاصه نمی‌شود و گاهی دوئتراگونیست‌ها و پروتاگونیست و NPCها نیز ساختار هوش مصنوعی خاص خودشان را خواهند داشت. هوش مصنوعی به ما

اما این بدین معنی نیست که همه بازی‌ها از این قاعده پیشروی می‌کنند. برخی از سازندگان توجه ویژه‌ای به بخش هوش مصنوعی داشتند و حاصل کارشان با تحسین بسیاری از منتقدان و طرفداران روبرو شده‌ است. در این مقاله، قصد داریم تا به بهترین بازی‌هایی بپردازیم که هوش مصنوعی فوق‌العاده‌ای داشتند و توانستند بازیکنان را شگفت‌زده کنند. با ویجیاتو همراه باشید.

در دیگر حوزه‌ها، سعی دارد تا فضای بازی را واقعی نشان دهد. با توجه به وجود چالش‌های بازی‌سازی، گاهی اوقات طراحی‌های هوش مصنوعی آن طور که باید خوب جلوه نمی‌کند.

  Metal Gear Solid V: Phantom Pain

هوش مصنوعی در بازی‌های مخفی‌کاری نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. به تعبیری می‌توان گفت که این AI است که بازیکنان را در بازی‌های مخفی‌کاری به چالش می‌کشد. سری متال گیر هم به واسطه نقش اساسی که در خلق ژانر مخفی‌کاری داشته، قاعدتا در این لیست جا خواهد داشت. به طور کلی بازی‌های متال گیر سالید نسبت به زمان عرضه‌شان، از هوش مصنوعی خوبی برخوردار بودند. با این حال هوش مصنوعی Metal Gear Solid V در بهترین حالت قرار داشت.

آزادی عمل بازیکنان در انجام دادن مراحل به روش‌های گوناگون، تحسین‌ برانگیز بود. بازیکنان می‌توانستند همراهان مختلفی داشته باشند، می‌توانستند با اتکا به توانایی‌های خودشان مراحل را پیش ببرند یا می‌توانستند یک درگیری تمام‌عیار راه بیندازند. هوش مصنوعی دشمنان و یاران اسنیک در هر شکلی آماده نبرد با بازیکن بودند.

طراحی تیم کوجیما پراداکشنز بسیار هوشمندانه بود. به طور مثال اگر بازیکنان دشمنان را به صورت هدشات (Headshot) از بین می‌بردند، دشمنان در مراحل بعدی کلاه‌خودهای مقاوم‌تری بر سر می‌کردند. یا اگر بازیکنان عملیات‌هایشان را در شب‌ها انجام می‌دادند، در مراحل بعدی در پایگاه‌ها با چراغ‌های روشن بیشتری روبرو می‌شدند. اگر بازیکنان از راه‌های دور، به طور مثال با اسنایپ، دشمنان را می‌کشتند در زمان‌های بعدی با خمپاره‌های دوربرد دشمنان روبرو می‌شدند. تعریف این تغییر تاکتیک در هوش مصنوعی بازی، اقدامی بود که مورد تحسین قرار گرفت و خلاقانه بودن ایده‌های تیم کوجیما را به رخ کشید.

Half Life

شاید هوش مصنوعی Half Life برای حال حاضر، چیز خاصی به نظر نیاید اما این هوش مصنوعی در سال 1998 یک دستاورد بزرگ محسوب می‌شد. عنوان Half Life یکی از برترین بازی‌های تاریخ است و اثری بود که سعی داشت در همه بخش‌ها از بازی‌های هم‌دوره‌اش متمایز باشد. هوش مصنوعی سربازان گروه HECU شگفت‌انگیز بود. طراحی این ساختار برای دشمنان صرفا این گونه نبود که آن‌ها از پیشروی بازیکن جلوگیری کنند؛ آن‌ها کاملا به شکل یک تیم ارتشی حرکت می‌کردند.

بسیاری از المان‌های هوش مصنوعی Half Life تبدیل به استانداردهایی برای بازی‌های امروزی شده است. به طور مثال دشمنان یکدیگر را کاور می‌کردند یا سعی داشتند تا با پرتاب نارنجک‌ها، گوردون فریمن را از مکان امن خارج کنند. آن‌ها به قدری خوب طراحی شده بودند که می‌توانستند کاورشان را هم عوض کنند. این‌ها المان‌هایی است که در حال حاضر استاندارد بازی‌های امروزی‌ست. اما Half Life در سال 1998 توانست به این استاندارد دست پیدا کند.

 Left 4 Dead 2

هوش مصنوعی در تمامی حالات Left 4 Dead 2 به بهترین شکل ممکن کار خودش را انجام می‌دهد. چه در حالت PvP یا چه در حالت کمپین، هوش مصنوعی نقش مهمی در بازی دارد. در بسیاری از نقاط بازی، هوش مصنوعی انتخاب می‌کند که دشمنان در چه زمانی و در چه مکان‌هایی اسپاون شود، چه آیتم‌هایی در دسترس بازیکن قرار دهد و یا چه تعداد Special Infected در مقابل بازیکن قرار گیرد.

هوش مصنوعی Left 4 Dead 2 نام The Director را دارد. ساختار این AI نسبت به دیگر بازی‌ها متفاوت بود و حالتی داینامیک داشت. می‌توان گفت که این هوش مصنوعی، ساختار بازی را دائما با تغییر می‌دهد. گاهی اوقات میزان صدمه‌ای که یک زامبی به بازیکن می‌زند تغییر می‌کند که همگی به خاطر هوش مصنوعی بازی‌ست. این طراحی هوشمندانه سبب می‌شود تا تجربه هیچ بازیکنی مشابه با دیگری نباشد. می‌توان گفت که هوش مصنوعی بازی نسبت به نوع بازی بازیکن تغییر می‌کند و دائما بازیکن را در تنش و تهدید نگه می‌دارد. پیش‌بینی حرکات دشمنان در بازی آسان نخواهد بود و چنین ساختاری باعث شکل‌گیری تجربه‌ای متنوع می‌شود.

Stellaris

  

طراحی هوش مصنوعی بازی‌های استراتژی کاملا با دیگر بازی‌ها متفاوت است و ساختار پیچیده و متغیری دارند. به همین دلیل است که بسیاری از بازی‌های استراتژی در زمینه هوش مصنوعی نمی‌توانند انتظارات بازیکنان را برآورده کنند. ساختن یک هوش مصنوعی که بتواند یک چالش واقعی را طراحی کند غیرممکن است. اما بازی Stellaris توانست در زمینه‌هایی برتر از همتایان خودش عمل کند.

بازی Stellaris اساسا ساختار پیچیده‌ای دارد و تمرکز اقتصادی بالایی دارد. بازیکنان باید منابع زیادی جمع‌آوری کنند و سپس بتوانند آن‌ها را به منابعی خاص و باارزش تبدیل کنند تا امپراطوری خود را توسعه بدهند. هوش مصنوعی بازی نیز براساس پاداش‌هایی که بازیکن به دست می‌آورد، فعالیت خودش را آغاز می‌کند. هوش مصنوعی توانایی مدیریت منابع بازیکن را برعهده دارد. هنگامی که بازیکن درگیر چالش‌های دیگر شده، AI مسئول حفاظت از منابع است. به همین حاطر هم است که استودیو Paradox Development بروزرسانی‌های زیادی را برای بهبود هوش مصنوعی بازی منتشر می‌کند.

   Resident Evil 2

هوش مصنوعی رزیدنت ایول

سری رزیدنت ایول در طراحی و خلق دشمنان خاص همواره پیشرو بوده است. اما می‌توانیم بگوییم که بزرگترین دستاورد این استودیو در زمینه طراحی دشمنان، مربوط به Mr.X در بازسازی Resident Evil 2 بود. Mr.X ورژن تکامل‌یافته جک بیکر در Resident Evil 7 بود. جک و مستر ایکس نقاط مشترک زیادی با هم دارند. آن‌ها به صداهایی که بازیکن در بازی ایجاد می‌کند حساس هستند و در سراسر مکانی که در آن حضور دارید، در کمین بازیکن نشسته‌اند. حتی قدم‌هایی که بازیکن برمی‌دارد، توجه آن‌ها را جلب می‌کند و در کمتر از یک دقیقه در آن نقطه حضور پیدا می‌کنند.

اما مستر ایکس در زمینه ایجاد ترس و وحشت از جک بیکر بسیار بهتر عمل می‌کند و یک بازی روانی با بازیکن راه می‌اندازد. بازیکن زمانی که در ساختمان پلیس حضور دارد صدای قدم‌های او را می‌شنود. زمانی هم که زامبی‌ها به حضور لیان یا کلیر واکنش نشان می‌دهند، مستر ایکس صداها را شنیده و در آن مکان حضور پیدا می‌کند و برای گرفتن جان آن‌ها حتی زامبی‌ها را از سر راهش برمی‌دارد.

به طور کلی هوش مصنوعی مستر ایکس به گونه‌ای طراحی شده که او حتی در آف اسکرین (Off Screen) هم تمامی اتاق‌ها را با دقت نگاه می‌کند. تصور نکنید که کپکام تنها یک جلوه صوتی برای او ایجاد کرده، او واقعا تمامی نقاط ساختمان پلیس را با دقت جستجو می‌کند و شاید این موضوع هم کمی ترسناک باشد.

  Dwarf Fortress  

بازی Dwarf Fortress به خاطر پیچیدگی طراحی‌اش مشهور است و چندان بازی محبوبی بین بازیکنان نیست.  با این وجود بازی مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفته است. بازی با دقت بسیاری مفهوم‌های فیزیکی و مهندسی را در بازی اجرا می‌کند و این مفهوم‌ها در ساختار یک بازی استراتژی، آن را تبدیل به یک بازی بسیار پیچیده می‌کند. تمرکز زیاد بر جزئیات باعث می‌شود قسمت‌هایی از بازی واقع‌گرایانه باشند اما در برخی نقاط باعث بی‌معنی شدن برخی المان‌ها می‌شود. یکی دیگر از دلایلی که بازی پیچیده است، دورف‌های بازی هستند.

دورف‌ها ابزار بازیکن برای انجام کارها هستند، اما آن‌ها به صورت مستقل برای بازیکن کار می‌کنند. به عبارتی دیگر، دورف‌ها یک زندگی شخصی هم دارند که اهمیت زیادی هم به آن می‌دهند. نوع رفتار بازیکن با آن‌ها بر خلق و خویشان و همچنین ترجیحات آن‌ها تاثیر خواهد گذاشت. تغییر خلق و خوی آن‌ها بر عملکرد قلعه شما نیز تاثیر می‌گذارد. البته که هوش مصنوعی بازی چندان هم بی‌نقص نیست و دورف‌ها در برخی مواقع رفتاری غیرمنطقی دارند اما ایده کلی AI دورف‌ها جذاب کار شده است.

 Star Wars: Republic Commando

در ابتدای مقاله هم اشاره کردیم که هوش مصنوعی تنها محدود به دشمنان و NPCها نیست و در بسیاری از بازی‌ها، طراحی هوش مصنوعی برای یاران بازیکن نیز صورت می‌گیرد. به طور مثال بازی Star Wars: Republic Commando توجه زیادی به هوش مصنوعی همراهان بازیکن دارد. برای مقابله با دشمنان قدرتمند باید یاران باهوشی هم داشت. بازیکن همواره باید به دلتا اسکواد دستوراتی بدهد و  استفاده خوبی از توانایی آن‌ها در طول مبارزات داشته باشد. البته بر خلاف بازی‌های تاکتیکال، همراهان بازیکن خودشان هم می‌توانند به خوبی با دشمنان مبارزه کنند. آن‌ها می‌دانند که باید در چه جایگاهی باشند، نسبت به اتفاقات واکنش نشان دهند و چگونه از بازیکن در صورت بیهوشی محافظت کنند. هوش مصنوعی همراهان بازیکن به شکل بسیار خوبی طراحی شده و حس عضو یک تیم بودن را به خوبی به بازیکن منتقل می‌کند.

  Bioshock Infinite

هوش مصنوعی در بازی‌ها

در نسخه آخر بایوشاک بازیکن کنترل بوکر دی‌ویت (Booker DeWitt) را برعهده دارد اما در طول بازی کاملا شناخت خوبی از الیزابت، دیگر کاراکتر مهم داستان خواهد داشت. صرفا شخصیت‌پردازی او در بدنه داستان عامل این اتفاق نیست و هوش مصنوعی هم نقش پررنگی در تعریف شخصیت او دارد.

در بسیاری از بازی‌ها همراهان پروتاگونیست، چندان حس همیار و همکار به بازیکن نمی‌دهند به خصوص اگر مسئله اسکورت مطرح باشد. اما الیزابت نقشی فراتر از یک همراه را دارد و توانایی‌های خودش را در طول مبارزات بازی به بوکر نشان می‌دهد. الیزابت به مانند بوکر، یک مبارز قهار است.

به گفته کن لوین، تمرکز تیم او بر هوش مصنوعی الیزابت بسیار زیاد بوده و این مسئله یکی از مهم‌ترین بخش‌های توسعه بازی بوده است. هوش مصنوعی الیزابت هم برای پیروی کردن از بوکر طراحی شده بود، هم برای واکنش نشان دادن به اعمال او و هم برای سوق دادن بازیکن به تجربه داستان. کن لوین برای طراحی او از Alyx بازی Half Life 2 الهام گرفت. الیزابت تمامی مهمات و وسایل موردنیاز بازیکن را پیدا می‌کند. او با استفاده از توانایی اشک خودش می‌تواند بازیکن را از مرگ نجات دهد. همچنین می‌تواند احساساتش را در صورت خودش نشان دهد. او به گونه‌ای طراحی شده که نه همراه بوکر، بلکه همراهی برای بازیکن باشد.

  The Last of Us Part I & II

برترین هوش مصنوعی بازی‌ها

ناتی داگ درباره سری The Last of Us همواره بر هوش مصنوعی دشمنان تاکید کرده و از آن به عنوان یکی از مهم‌ترین دستاوردهای خودش یاد می‌کند. بازیکنان در سری The Last of Us می‌توانند هم به صورت مخفیانه هم به صورت اکشن بازی را پیش ببرند. دشمنان در هردو حالت در آماده‌ترین وضعیت خود به سر می‌برند. در مواقع نبرد، دشمنان بازی (منظورمان انسان‌ها هستند) تقریبا تمام توانایی‌های جوئل و الی را دارند و گاهی اوقات می‌توانند آن‌ها را غافلگیر هم بکنند. آن‌ها اگر احساس کنند در مکان درستی نیستند، کاور خودشان را تغییر می‌دهند و زمانی که احساس خطر می‌کنند و تنها می‌مانند در یک نقطه پنهان می‌شوند که البته جوئل و الی با توانایی شنوایی بالایی که دارند، دست آن‌ها را به راحتی می‌خوانند.

البته که هوش مصنوعی آن‌ها در دیدن همراه‌تان چندان قوی نیست. همراه‌ها هم در کمک‌رسانی به پروتاگونیست بازی رفتار نسبتا خوبی دارند و کمک‌هایی به بازیکن می‌کنند. اما یکی دیگر از دستاوردهای هوش مصنوعی The Last of Us در نسخه دومش شکل گرفت. وقتی یکی از دشمنان بازی را به قتل می‌رساندید، دشمن دیگر به اسم او را صدا می‌زد. به آن معنا که هرکدام از NPCها در بازی به شکلی واقعی تعریف شدند و دیگر NPCها نیز با این تعریف‌ها آشنا هستند. از طرفی هوش مصنوعی طراحی شده برای سگ‌ها نیز اتفاق بزرگی در لست آو آس بود. آن‌ها می‌توانستند مسیری که الی گذرانده را به خوبی تشخیص دهند و جایی که الی در آن قرار دارد را پیدا کنند.

طراحی AI در نسخه دوم لست آو آس کاری فراتر از انتظارها هم انجام می‌دهد اما به علت ارتباط مستقیم این بخش با داستان بازی آن را توضیح نمی‌دهیم تا داستان برای فردی که بازی را تجربه نکرده اسپویل نشود.

 Alien Isolation

هوش مصنوعی در بازی‌ها

زنومورف (Xenomorph) یکی از باهوش‌ترین دشمنان طراحی شده در دنیای بازی‌ست. هیولایی که در طول بازی Alien: Isolation بازیکن را تعقیب می‌کند و منتظر شنیدن صدایی از سوی بازیکن است. زنومورف یک شکارچی تمام‌عیار است. شاید بازیکن تصور کند که به مانند سری فیلم Alien توانایی مبارزه با این شکارچی وحشتناک را داشته باشد اما در همان لحظات ابتدایی به خوبی متوجه می‌شود که زنومورف در Isolation همیشه یک قدم جلوتر از بازیکن است.

چشم‌گیرترین توانایی زنومورف، قابلیت یادگیری اوست. او حرکات بازیکن را زیرنظر می‌گیرد و متوجه می‌شود که ترتیب‌بندی تصمیمات بازیکن به چه شکلی‌ست. اگر یک نقطه امنی برای خودتان پیدا کرده باشید، او متوجه آن مکان امن می‌شود و اولین مکانی برای او می‌شود که دفعه بعد آن را بررسی می‌کند. اگر از وسایل حواس پرت‌کن زیاد استفاده کنید، کاری می‌کنید تا او به چنین اتفاقاتی بی‌اعتنا شود.

زنومورف علاوه بر چهره ترسناکش در بازی، واقعا موجود ترسناکی‌ست. این که بازیکن دلیلی بر باهوش شدن او است، ذهنیت ترسناکی از او می‌سازد. اما در اصل شما از AI می‌ترسید که دلیل پیشرفتش خود شما هستید.

بازی‌های زیادی دیگری هم وجود دارند که هوش مصنوعی قابل قبولی دارند اما برترین نمونه‌ها را در این مقاله بیان کردیم. اما برای شما هوش مصنوعی کدام بازی توانسته شما را تحت تاثیر قرار دهد؟ در بخش نظرات منتظر نظرات شما هستیم!

فریبا شاه نوری
فریبا شاه نوری

دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه ها