
راهنماتو- تبت، منطقهای قرارگرفته در قلب کوههای هیمالیا، مکانی با زیباییها، معنویت و میراثِ فرهنگی باورنکردنی است. تبت که با قلههای سربهفلککشیده، پرچمهای همیشهدراهتزازِ دعا و پارچههای ملیلهدوزیشده غنی از فرهنگ بودایی شناخته میشود، شبیه به هیچجای دیگری در جهان نیست.
به گزارش راهنماتو، آمیزه منحصربهفرد سنت و فرهنگ مدرن، به همراه زیباییهای طبیعی که هر بینندهای را انگشتبهدهان میکند، قلب و تخیل مسافران را قرنها تسخیر کرده است. در اینجا 10حقیقت درباره تبت را با شما درمیان میگذاریم:
1.تبت سکونتگاهی 21000ساله است
قدمت تبت خیلی بیشتر از چیزی است که ممکن است تصور کنید. شواهد باستانشناسی نشان میدهند که انسانها بیشاز 21000سال در فلات تبت زندگی کردهاند و عقیده بر آن است که نخستین ساکنان تبت اغلب شکارچی-گردآورندگانِ عشایری بودند که خودشان را با آبوهوای خشنِ محیط مرتفعِ تبت وفق داده بودند.
حدود 3000سال قبل نخستین تمدنِ تبت به نام فرهنگی ژانگژونگ پدیدار شد. ژانگژونگ در غرب تبت فعلی قرار داشت. آنها فلزکاری، کشاورزی و نساجی پیشرفته و نظام عقایدِ جالبی به نامِ مذهبِ «بون» داشتند.
در متون باستانی ژانگژونگها به عنوان حاکمانِ اصلی تبت نام برده شدهاند اما باستانشناسان طی دو دهه اخیر اجازه پیدا کردهاند که روی نواحیای که این مردمان شگفتانگیز زندگی میکردند، مطالعه کنند. ژانگژونگها نهایتاً در امپراتوری تبت که در قرن هفتم بعدازمیلاد پدیدار شد، ادغام شدند.
2.امپراتوری تبت یکی از قدرتمندترین امپراتوریها در آسیا بود
امپراتوری تبت یکی از قدرتمندترین و بانفوذترین امپراتوریهای آسیا بود و گسترۀ جغرافیایی حاکمیت آن بخشهایی از چین، نپال، هند و آسیای مرکزی را دربرمیگرفت. این امپراتوری توسطِ سونگستِن گامپو بنیان گذاشته شد که تا همین امروز هم بزرگترین حاکمی است که تبت به خود دیده است.
او در طول حکومت خود قبایل متخاصم را متحد کرد و قلمرو تبت را هم از طریق فتوحات نظامی و هم دیپلماسی گسترش داد. و او بود که مذهب بودایی را به تبت معرفی کرد، مذهبی که تا ابد به مؤلفهای بنیادی در فرهنگ تبت تبدیل شد.
یکی از جنبههای مهم امپراتوری تبت، تلفیقِ منحصربهفرد فرهنگ بومی تبتی، بوداییسم و فرهنگهایی بود که از سرزمینهای دیگر به تبت نفوذ کرده بودند. این امپراتوری هویتِ تبتیِ متمایزی را پیریزی کرد و گسترش داد و دوره آن فرصتی مناسب برای رشد ادبیات، هنر و معماری تبتی و همچنین تکاملِ بوداییسمِ تبتی بود.
نمیگوییم که همهچیز در این امپراتوری عالی بود. این امپراتوری گاهوبیگاه شاهد خیزش و شورش بود و مکرراً توسطِ ایالتهای همسایه مورد هجوم قرار میگرفت. این امپراتوری همچنین تقریباً همیشه شاهد درگیری بینِ طبقه حاکم و کسانی بود که تصور میکردند حکومتِ حق آنهاست.
یکی از معابد تبتی در لهاسا
3.تبت قبل از بوداییسم مذهب دیگری داشت
تبت امروز بیشتر در پیوند با بوداییسم شناخته میشود و این کشور یکی از زیارتگاههای بزرگ محسوب میشود که غنی از معابد و بناهای یادبودِ بودایی است. اما خیلی قبل از آنکه بوداییسم به تبت آوده شود، مذهب دیگری در تبت وجود داشت: مذهبِ بون.
چیز زیادی درباره ریشه مذهب بون نمیدانیم اما عقیده بر آن است که این مذهب 3000سال قبل از میلاد مذهبِ مردمانِ بومیِ تبت بوده است. امروز شکلِ اصلیِ مذهب بون را «بونِ سیاه» مینامند که شاملِ مؤلفههایی نظیر آنیمیسم (این عقیده که همه چیزها به هم مرتبط هستند و همه چیزها روح دارند)، سحروجادو و شمنیسم میشده است.
وقتی بوداییسم در قرن 7بعدازمیلاد وارد تبت شد، مذهب بودن تغییرات چشمگیری کرد. برای مدتی، هر دو مذهب صلحآمیز در کنار هم وجود داشتند اما در گذر زمان بون به تدریج در بوداییسمِ تبتی حل شد. اینطور نیست که بون به طور کامل از بین رفته باشد، همین امروز هم کسانی در تبت به این مذهب گرایش دارند و آیینها و باورهایی خارج از بوداییسم را حفظ کردهاند. مذهب بون آثار چشمگیری روی فرهنگ و هویت تبت داشته است. نمادها و اعمالِ آن هنوز در هنر، موسیقی و ادبیاتِ تبت مشاهده میشوند. و نمیتوان انکار کرد که آموزههای آن روی فلسفه و معنویت تبت اثر عمیقی داشتهاند.
4.چنگیزخان به تبت حمله کرد
تب در طول تاریخ بارها توسط همسایگان مورد حمله و هجوم قرار گرفته است. در قرن سیزدهم، مغولها، به هدایتِ چنگیز خانِ بدنامِ مغول، مشغولِ حمله به آسیا و اشغال سرزمینهای آن بودند. این سرزمینها شامل بخشهایی از چین، آسیای مرکزی و خاورمیانه بود. در سال 1240، مغولها چشم به تبت دوختند و به سرعت پایتختِ آن، لهاسا، را اشغال کردند. تعجببرانگیز بود که حمله مغول به تبت آنقدرها هم واقعه بدی از آب درنیامد. قبل از این حمله، تبت به چندین پادشاهی کوچک تقسیم شده بود و حاکمیت مرکزی نداشت. مغولها سطحی تازه از سازماندهیِ سیاسی را به این منطقه آوردند و نظامی دولتی را بر اساس الگوهای خودشان در تبت تأسیس کردند.
این فرایند خیلی هم صلحآمیز اجرا شد. در آن زمان رهبرِ معنوی تبت، ساکایا پاندیتا، بود که طی مذاکراتِ صلح با چنگیزخان ، موردِ احترام او قرار گرفت و مغولها به تبتیها اجازه دادند تا خودمختاریشان را تا حد زیادی حفظ کنند.
این عهدنامه با نامِ عهدنامه مغول-تبت 1244شناخته میشود. این عهدنامه به تبتیها اجازه میداد تا تحت نظر مغولها دولت مستقل خودشان را داشته باشند. این عهدنامه تبتیها را از پرداخت مالیات معاف و سربازی اجباری معاف کرد. چنگیزخان در مورد آزادی مذهبی بسیار روشنفکرانه عمل میکرد و تبتیها مجاز بودند که مذهبشان را آزادانه ادامه دهند.
در طی حکومت مغول، فرهنگ و هنر تبتی رونق پیدا کرد. منظور این نیست که هیچ چالشی بین تبت و مغولها وجود نداشت مغولها در صورت نیاز میتوانستند بسیار بیرحم شوند و بهرغم عهدنامهشان، عادت داشتند در امور تبت مداخله کنند. همین باعث میشد که گاهوبیگاه شورشهایی علیه حاکمان خارجی در تبت صورت بگیرد.
5.دالاییلامای پنجم دولتی دینی و بلندمدت تأسیس کرد
در سال 1642، دالایی لامای پنجم، بعد از یک دوره بیثباتی سیاسی و درگیری در تبت، حاکم تبت شد. او دولتی را بر اساس اصول بودایی تأسیس کرد که اصول آن شامل مکتبی بود که خودش آن را هدایت میکرد. دولت جدید، یک دولتِ دینی بود که معنایش این بود که بین مذهب و دولت تفاوتی وجود نداشت. این دولت بر اساس سلسلهمراتبی از مقاماتِ مذهبی و سکولار اداره میشد که در رأس همه آنها دالاییلاما قرار میگرفت که هم رهبر سیاسی و هم رهبر معنوی تبت بود. دولت مسئول همه چیز از اجرای عدالت، تا گردآوری مالیات و اختصاصِ خدمات عمومی بود.
فواید این نوع دولت اتحاد بیشتر جامعه تبت، ایجاد حسِ هویتِ یکپارچه بر اساس بوداییسم و وفاداری به دالاییلاما بود. اما همیشه چالشهایی هم وجود داشت. دولت تبت همیشه به خاطر فساد و بیکفایتی مورد انتقاد قرار میگرفت. اینها باعث میشد که گاهوبیگاه خیزشها و شورشهایی علیه حاکمانِ دینی تبت صورت بگیرد. اتکای دولت به حاکمیتِ مذهبی آن را در برابر قدرتهای خارجی، بهخصوص چین، آسیبپذیر کرده بود. این شکل از حکومت تا سال 1950 که چین کنترل دولتی تبت را برعهده گرفت، ادامه داشت. دولتِ دینی منحل شد و دالاییلاما به هند گریخت و دولتی در تبعید شکل داد. از آن زمان بر سر نقش مذهب در تبت مناقشه وجود دارد.
6.جاده باستانی ابریشم از دل تبت میگذرد
جاده ابریشم شبکهای از راههای مهم تجاری بود که چین را به دنیای مدیترانه متصل میکرد. این جاده نقش مهمی در توسعه فرهنگی و مبادلات اقتصادی بین شرق و غرب ایفا میکرد و در مسیر آن فواید زیادی وجود داشت.
جاده ابریشم از دل تبت عبور میکرد و به این منطقه کمک کرده بود تا به مرکزی برای تعاملات فرهنگی و تجاری تبدیل شود. تجار با کالاهای باارزشی مثل ابریشم، چای و ادویه در مسیر جاده ابریشم عبور میکردند. آنها همراه با کالاها، عقاید، باورهای مذهبی و تکنولوژیشان را نیز حمل میکردند. آنها در مسیر تجاریشان شهرهای پستی تجاری را تأسیس میکردند و سکونتگاههایی را شکل میدادند که به شکلگیری تاریخ و فرهنگ تبت کمک زیادی کرد.
7.تبت نظام پزشکیِ باستانی خودش را با قدمتی 2000ساله دارد
شگفتآور نیست که کشوری با غنای معنوی مانند تبت، نظامِ باورهای درمانی خودش را نیز داشته باشد. این نظام یک نظام کلنگر محسوب میشود که اصول آن به تعادل رساندنِ انرژیهای بدن است. ریشه این نظام به فعالیتهای پزشکی در چین و هند باستان بازمیگردد اما طبیانِ تبتی نظریههای شخصی خودشان را در طی زمان شکل دادهاند. پزشکی تبتی از طیف وسیعی از منابع مثلِ آموزههای بودا، مذهبِ بون و دانشِ پزشکی بومیان تبت تشکیل شده است.
پزشکی بودایی میآموزد که بدن یک میکروارگانیسم در کل جهان هستی است و جنبههای هستی نیز با هم تعامل درونی دارند. کسی که طبابت تبتی میکند درواقع به دنبال عدمتعادلها در بدن و ذهنِ بیمار است تا با شناساییِ علتِ این عدم تعادلها آنها را به هماهنگی برساند.
این نظام شامل طیفی از درمانها از درمانهای گیاهی تا تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی در کنار سوزندرمانی و مدیتیشن است. فرایند تشخیص پیچیده است و شاملِ گرفتنِ نبض، بررسی ادرار و سایر مایعاتِ دفعی توسطِ بیمار میشود.
سازمان بهداشت چهانی پزشکی تبتی را به عنوان یک طب مکمل و جایگزین به رسمیت میشناسد.
8.گیانتسه کومبوم 100000تصویر از بودا دارد
یکی از بناهای یادبود مهم در تبت، گیاتسه کومبوم است که در قرن پانزدهم ساخته شده و یک ساختمان مدور سهطبقه با ارتفاع 35متر است. این ساختمان چشمنواز است و با 100000تصویر بودا و شخصیتهای مذهبی دیگر تزئین شده است.
9.ماستیفهای تبت وفادارنِ خشنی هستند
تبت جایی برای عشاق سگهاست. سگهای ماستیفِ تبتی، سگهایی از نژاد قوی و محافظ هستند که قرنها به عنوان نگهبانانِ خانهها، معابد و گلهها از آنها استفاده میشده است. این سگ یکی از بزرگترین سگهای شناختهشده در جهان است و شجاعت و وفاداریاش زبانزد است. وزن سگهای نر به 68کیلوگرم هم میرسد. این نژاد موهایی ضخیم دارد که به او کمک میکند در اقلیمِ سرد و سوزناک تبت زنده بماند. این سگها علیرغم جثه بزرگ و ذاتِ نگهبانشان، اگر با همراهِ درستی باشند، بسیار آرام و مهربان رفتار میکنند.
10.پرچم تبت در چین ممنوع است
تبت مدرن با سیاست درآمیختهشده و نامبردنِ آن در برخی از شهرها میتواند جرم محسوب شود. مالکیتِ پرچم تبت در چین میتواند شما را راهی زندان کند. دولت چین، پرچم تبت را نمادی از جداییطلبی و تهدید علیه هویت ملی میداند. البته این باعث نشده که بسیاری از تبتیها از حمل این پرچم حتی به قیمتِ ازدستدادن امنیت و آزادیشان، خودداری کنند. پرچم تبت نمادی از مقاومت و هویت برای مردمان این سرزمین است.