راهنماتو- دلایل بسیار زیادی وجود دارد که ما نتوانیم زندگی کنیم! میبخشید... منظورم این است که دلایل زیادی وجود دارد که ما نتوانیم کتاب بخوانیم. در واقع، برای فردی مثل من که عاشق کتاب خواندن است، این فعل با زندگی کردن یکسان در نظر گرفته میشود. اما، بهانهها هم کم نیستند. وقتی نظر افراد را درباره کتاب نخواندنشان میشنویم، عموما به جای یک دلیل منطقی، بهانه میشنویم. شاید نمیدانیم که کتاب خواندن چه تاثیرات مثبتی میتواند بر زندگی ما بگذارد. به هر حال، این نوشتار از راهنماتو در نظر دارد که بهانههای افرادی که کتاب نمیخوانند را بررسی که و برای هر کدام راهحلی ارائه دهد.
1. هیچ دلیلی برای کتاب خواندن نداریم
به گزارش راهنماتو، یکی از دلایلی که باعث میشود کتاب نخوانیم، درواقع، نداشتن دلیل برای کتاب خواندن است. وقتی در دوران مدرسه بودیم، اکثر کتابها به ما تحمیل میشدند. درسهایی که بیعلاقه و با زور از روی کتابهای درسی میخواندیم تا نمره خوبی بگیریم. حالا، تصویر همان کتابهای خشک درسی، به استثنا درسهایی که به آن علاقه داشتیم، در ذهنمان مانده و حس زیبایی از کتاب دست گرفتن به ما نمیدهد. حالا وقتِ آن است که یک دلیل برای کتاب خواندن پیدا کنیم. این مساله کاملا مربوط به خودشناسی شما میشود.
چه نقاط ضعف و قوتی در شخصیتتان دارید؟ چه کسی در زندگی برای شما یک الگو به حساب میآید؟ وقتی جواب این سوال را پیدا کنید، به دنبال چنین شخصیتهایی در دل کتابها میگردید تا شیوه زندگی کردن را از آنان بیاموزید یا با آنان احساس همدردی کنید. بهعنوان مثال ممکن است که شما از درد دوری از پدر به خود بپیچید! اینجا لحظهای است که یک شخصیت مثل هملت، میتواند برای شما الهام بخش و تاثیر گذار باشد. درباره کتاب هملت میتوانید در مقاله «5 نمایشنامه هیجانانگیز که صحنه تئاتر را به اتاق مطالعه شما میآورد» اطلاعات به دست آورید.
2. هیچ پولی برای کتاب خریدن نداریم
یکی از دلایلی که ممکن است تا حدودی منطقی حساب شود و بهعنوان بهانه در نظر گرفته نشود، بحث پول نداشتن برای کتاب خریدن است. اما، اگر به کتاب خواندن علاقه داشته باشیم، میتوانیم با کم کردن خرجهای اضافی، ماهی یک کتاب به خودمان هدیه دهیم (مثلا یک ماه کافه نرویم، لوازم آرایش نخریم یا هر چیز دیگر). جدای از این مساله، اگر اصرار به خرید کتاب کاغذی نداشته باشیم، میتوانیم به کتابهای الکترونیکی اکتفا کنیم.
مطالب عینا شبیه به هم است، فقط نصف مبلغ یک کتاب کاغذی یا شاید خیلی کمتر از نصف مبلغ آن را پرداخت میکنیم. راه حل دیگر نیز عضویت در کتابخانهها است. امروزه در هر شهر یک یا چند کتابخانه وجود دارد که برای شروع به کتاب خواندن گزینه خوبی است. اگر کتابهای کتابخانه مورد علاقه شما نبود، یک دوست کتابخوان پیدا کنید و از او بخواهید کتابهایش را به شما امانت دهد (فراموش نکنید که کتاب برای یک شخص کتابخوان مثل قلب او میماند، بنابراین از کتاب دوستمان به خوبی مراقبت کنیم.
3. هیچ دوستِ کتابخوانی اطرافمان نداریم
همیشه میگویند بهتر است کسانی را اطراف خود نگه داریم که مطمئنیم چیزی به ما میافزایند و در ازای آن ما چیزی به او میبخشیم یا به او یاد میدهیم. این میتواند یک رفاقت سازنده باشد که در اکثر مواقع پایدار باقی میماند. بحث اصلا بر سر منفعت طلبی نیست. بحث بر سر مسائلی است که به رشد شخصیت و کیفیت سبک زندگی ما کمک میکند.
در این میان میتوان متوجه شد که افراد کتابخوان دوستهای خوبی هستند که هم به ما کتاب امانت میدهند و هم بر ما تاثیر میگذارند تا کتابخوان شویم. اکثر دوستانِ کتابخوان، چیزی در وجودشان شعلهور است که در دیگران نمیبینیم. حال، خلا وجود یک دوستِ کتابخوان پیرامون ما، میتواند تبدیل به دلیلی برای کتاب نخواندن ما شود. درواقع، ما در مسیر کتاب خواندن قرار نگرفتهایم، اما با حضور یک دوست کتابخوان در این مسیر قرار خواهیم گرفت.
4. فرصتی برای کتاب خواندن نداریم
این یکی از بزرگترین بهانههایی است که قرار است برای کتاب نخواندن بیاوریم؛ کتاب نمیخوانیم چون وقت نداریم! پس این همه انسان که روزانه بالغ بر هزاران ساعت در فضای مجازی وقت میگذرانند چه کسانی هستند؟ قطعا یکی از آنها ما هستیم. به هر حال تلفن، همیشه همراه ما است، اما کتاب نه! فضای مجازی سرگرم کننده و زودگذر است. حالا اجازه دهید نکتهای کلیدی را با شما در میان بگذارم...
کتاب خواندن یک سرگرمی است که به زندگی شما عمق میبخشد و بر شما تاثیر بسیار زیادی میگذارد. تاثیر مثبتی که هرگز در فضای مجازی به دست نخواهید آورد. حال اگر پیوندتان با فضای مجازی بسیار قوی است، پیشنهاد میکنم که کتابها را به شکل مجازی بخوانید و از کتابهایی که تصویرسازی شدهاند شروع کنید تا با فضای مجازی هماهنگ باشد. اگر نمیدانید چه کمیک بوکهایی برای شروع جذاب هستند به مقاله «پنج کمیک بوک جذاب برای طرفداران سری فیلم های مارول که حتما باید ببینید» سر بزنید.
5. کتاب مورد علاقهمان را پیدا نمیکنیم
از دوستی پرسیدم چرا کتاب نمیخوانی؟ گفت: «چند تا خوندم، اصلا بدرد نمیخوره، پول و وقتم رو ریختم دور.» از او پرسیدم چه کتابی خواندی؟ نام چند کتاب زرد، مثل کتاب راز را برایم آورد. بله! دقیقا کتابهای زرد هستند که باعث میشوند ما به طور کل از کتاب خواندن دست بکشیم. این کتابها در لحظه حرفهای شیرینی برای گفتن دارند ولی در زمان طولانی هیچ تاثیر مثبتی بر ما نخواهند گذاشت؛ در نتیجه ما کتاب خواندن را ترک میکنیم. اگر بیشتر میخواهید درباره کتابهای زرد اطلاعات داشته باشید به مقاله «چهار کتاب روانشناسی کلیدی و کاربردی که زرد نیستند» مراجعه کنید. علاوهبر این مساله، باید به خواندن کتابهای حجیم و پیچیده هم اشاره کنیم. اگر اولین کتابی که میخوانیم یک رمان پیچیده و فلسفی مثل رمان برادران کارامازوف از داستایفسکی را بخوانیم ممکن است که از کتاب خواندن دلزده شویم. در حالی که این کتاب، کتابی حیرتانگیز است، اما برای شروع، کتاب مناسبی نیست.
بهانه عجیب؛ کتاب بخوانم خوابم میگیره!
بله! ممکن است که هنگام کتاب خواندن کمی خوابآلود باشیم، اما اگر پس از یک خواب شبانه طولانی مشغول به کتاب خواندن شویم، قطعا دوباره احساس نیاز به خواب پیدا نخواهیم کرد. یا اگر هوای پیرامون ما دمای مناسبی داشته باشد (رو به سرما برود) کمتر احساس خوابآلودگی میکنیم. بعلاوه، بهتر است کتابهایی شوکهکننده بخوانیم که اجازه خوابیدن به ما نمیدهند چراکه ما را میخکوب کردهاند.
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها