راهنماتو- «بلندترین شب ساله دیگه! خوراکی میخوریم! دورهمیم!»
چقدر از شب یلدا میدانید؟ آیا تنها همین قدر که شب یلدا بلندترین شب سال است برای جشن گرفتن کافیست؟! مگر چقدر بلندتر است؟! یک دقیقه! برای یک دقیقهی ناقابل دورهم جمع میشویم؟!
به گزارش راهنماتو، هندوانه را تزیین کن، آجیل را داخل ظرف بریز! وای دیوان حافظ کو؟! شاهنامه را فراموش نکنی؟! لبو آماده کردی؟! انارها چی؟! دانه شدند؟! کیک شب یلدا دیگر از کجا آمد؟!
هرسال که به انتهای آذر ماه، به آخرین روز پاییز نزدیک میشویم شور و شوق جالبی همه جا را دربرمیگیرد! برای چه؟ برای یلدا. برای این دختر مو بلند پاییزی! برای سیاهترین شب سال. برای اینکه دیگر از فردایش زمستان میآید و شبها رو به کوتاه شدن میروند. اما چقدر فلسفه و تاریخچهی برگزاری یلدا و شروع این دورهمیها و برگزاری مراسم را میدانیم؟!
در ایران باستان مردم شادی داشتیم. به هر بهانهای شروع کنندهی یک بزم و شادی بودند. از هر اتفاقی یک شور و هیجان جمعی میساختند. به طبیعت عشق میورزیدند و هر آنچه نعمت بود پاس میداشتند. هفت هزار سال پیش، مردم بدون امکانات امروزی دریافته بودند که آخرین روز پاییز بلندترین شب را دارد. از آنجا که دامداری و کشاورزی و زندگی در طبیعت در متن زندگانی مردمان آن روزگار جاری بود پس توجه به خورشید و ماه، ستارگان و آب و هوا اهمیت ویژهای داشت و ارزش آنها را با جان و دل درک میکردند.
شب یلدا شب تولد خورشید است. روز اول دی ماه در فرهنگ زرتشت به خوروز یا همان روز خورشید معروف بود. در زمان ساسانیان وقتی دین زرتشت به عنوان دین رسمی ایران معرفی شد اهمیت این موارد در کشور بیشتر موردتوجه قرار گرفت. از آن زمان به بعد شاهان ایرانی در روز اول دی یا همان خوروز، تکیه بر قدرت زدن و امور مملکت داری را رها کرده و با پوشیدن لباسی سپید رنگ به دل صحرا میزدند. در این روز تمام مردم سطح اجتماعی یکسانی داشتند و خدمهی دربار نیز به امور عادی زندگی خود میپرداختند. در این روز کشت و کشتار ممنوع بود، از خونریزی ابا میکردند و جنگ را کنار گذاشته و صلح برقرار میشد.
مردم به احترام اهورامزدا دور هم جمع میشدند و به جشن و پایکوبی و شادمانی میپرداختند. سفرهی مفصلی پهن میشد و در آن انواع نوشیدنی و خوراکی و میوه چیده میشد و همه از آن میخوردند و لذت میبردند.
با گذشت زمان شب یلدا همچنان پاس داشته میشود. فاصلهی غروب آفتاب 30 آذرماه تا طلوع خورشید در اول دی ماه را در کنار هم جمع میشوند و بنابه سطح زندگی از خوراکیهای مخصوص یلدا میخورند و مینوشند و این یک دقیقه را گرامی میدارند و ورود به زمستان و روز اول دی را جشن میگیرند.
شب یلدا به شب چله هم معروف است اما چرا؟!
در گذشته سرما را به دو چله تقسیم میکردند. چله کوچک و چله بزرگ. اول دی ماه درواقع سرآغاز چله بزرگ سرما است و ورود به سردترین بخش زمستان! در مورد اینکه چرا این شب را یلدا مینامند نیز روایات مختلفی وجود دارد. برخی آن را هم ریشه با کلمه تولد، ولادت، میلاد، یولد میدانند که اشاره به تولد خورشید دارد و برخی دیگر نیز آن را واژهای اوستایی برمیشمارند.
شب یلدا چه آداب و رسومی دارد؟
جشن یلدا مانند دیگر جشنهای ایران باستان اصل را بر شادی و دورهمی قرار داده است. در این شب معمولا افراد در کنار خانواده، دوستان و نزدیکان جمع میشوند. سفرهای پهن میشود و خوراکیهای مخصوص این شب در آن چیده میشود. آجیلهای مختلف، میوههای متنوع فصل و شیرینیهای سنتی تهیه میشوند و همه از آن بهره میبرند. بنابه احترام این گردهمایی در خانوادهها بیشتر در منزل بزرگترها اتفاق میافتد و همه در این شب کنار هم دیگر به گفت و گو و شوخی و خنده میپردازند.
نقش پررنگ شاهنامه خوانی در شب یلدا!
بنا به سنتهای گذشته و قدیمی که امروزه کمتر به آن توجه میشود، در شب یلدا بزرگترها داستانهایی از شاهنامه میخواندند و در بقیه مهمانان فرهنگ اصیل ایرانی غرق میشدند.
تفالی بر حافظ!
تفال زدن به حافظ در فرهنگ ایرانی از جایگاه ویژهای برخوردار است و در شب یلدا از دیرباز با یادآوری حافظ و نثار فاتحهای به روح این شاعر گرانقدر وصف حال و آیندهی خود را از او میپرسیدند. حافظ نیز وفادارانه جوابگوی تک تک افراد بود. رسمی که امروزه از غزلخوانی به تعبیر فال رسیده است که درجههایی از خطر را روشن میکند!
سنتهای قدیمی نیازمند تجملات نیست. هرکدام در بطن خود فلسفه و تفکری داشتهاند که امروزه متاسفانه با تشریفاتی عمل کردن آن مفاهیم در هالهای از فراموشی قرار گرفته است. با تیره و تار شدن وضعیت اقتصادی، برگزاری دورهمیها که خرجهای زیادی برمیدارد کمرنگ شده است و در نتیجه شبهای یلدا خبری از تمام اهل فامیل دور یک سفرهی پرمهر نیست.
آداب و رسوم اصیل ایرانی را با درست پاس داشتن آنها زنده نگه داریم. نگذاریم که تولد خورشید نادیده گرفته شود و شاهنامه به فراموشی سپرده شده و حافظ خوانی از یاد همه برود. میان آجیل خوردن و انار دان کرده، لذت زیبایی فرهنگمان را ببریم.
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها