راهنماتو- رمان سهگانه کسری شامل رمان سفر کسرا، کلهی اسب و شریک جرم میشود. کتاب سفر کسری در سال 1368، کتاب کله اسب در سال 1371 و کتاب شریک جرم در سال 1372 منتشر شدند. اگر بخواهید با صادقی همراه شوید، باید هر لحظه انتظار یک اتفاق عجیب که حتی فکرش را نمیکردید را داشته باشید. جعفر مدرس صادقی در رئالیستیترین لحظات شما را شوکه خواهد کرد. اما، اگر میخواهید از کتاب بینظیر «گاوخونی» او گذر کنید و هرچه زودتر به سراغ سه گانه کسرا بروید با راهنماتو همراه شوید تا با جهان این قصهها و جعفر مدرس صادقی بیشتر آشنا شوید.
جعفر مدرس صادقی کیست؟
به گزارش راهنماتو، جعفر مدرس صادقی، نویسنده، مترجم و ویراستار ایرانی، کار خود را از دهه 50 شمسی شروع کرده است. صادقی با گذران دورانی در مطبوعات و سپس معرفی و نقد کتاب، در سال 1360 کتاب «گاو خونی» را نوشت. این کتاب به قدری جذاب و گیرا بود که 28 سال پیش در آمریکا ترجمه شده و به چاپ رسید. پس از آن کتاب «گاوخونی» مورد توجه بهروز افخمی قرار گرفت و او فیلمی با همین نام را در سال 1383 ساخت. در واقع جعفر مدرس صادقی به گونهای مینویسد که شما عجیبترین قصهها را در کلماتی که به یکدیگر گره خوردهاند باور کنید. صادقی بعنوان یک نویسنده و فردی که عاشق ادبیات است میگوید:
«ادبیات غایت آمال ماست.»
در جایی دیگر نیز او اشاره میکند که:
«همیشه برای شروع، یک طرحِ خیلی کلی دارم. بدون یک طرح کلی و یک چهارچوب اولیه شروع نمیکنم. ولی در حین کار خیلی چیزها مشخص میشود؛ یعنی برای خودم یکجور حالت مکاشفه دارد.»
صادقی سه گانه کسرا را در سال 1362 به بازار چاپ برد، اما با سانسور مواجه شد و 6 سال صبر کرد تا در سال 1368 اولین رمان از سه گانه کسرا با نام «سفر کسرا» به چاپ برسد. پس از آن دو کتاب دیگر با نامهای «کله اسب» و «شریک جرم» نیز منتشر شدند.
معرفی کتاب «سفر کسرا»؛ اولین کتاب از سهگانه کسرا
جعفر مدرس صادقی سهگانه کسرا را با کتاب «سفر کسرا» شروع کرده است. داستان «سفر کسرا» در دهه 60 شمسی میگذرد. درست در دورانی که ایران با عراق در جنگ بودند و کشور دستخوش آشوبی نگرانکننده. کسری در این بلبشو تصمیم به سفر میگیرد، آن هم با 120 تومان پول در جیب و زنی که قرار است در خانه تنها بگذارد. کسرا برای شروع این سفر بی مقصد، حدودی تعیین میکند و آن این است که به محض تمام شدن پولش خود را ناپدید کند. در این کشاکش و تصمیمگیریهای جنجالی، کسرا، بهدنبال هویت خویش میگردد. هویتی که اینجا و آنجا دوپاره شده. سیر داستان رمان «سفر کسرا» ابتدا، کاملا رئالیستی پیش میرود، اما در میانه رمان ما کسرا را در خانه کسرا خواهیم دید! با وجود این پیچیدگی، ما همه چیز را باور میکنیم چون صادقی به خوبی از پس نوشتن این رمان متفاوت پس آمده است.
معرفی کتاب «شریک جرم»؛ دومین کتاب از سه گانه کسرا
کتاب «شریک جرم» بهعنوان دومین رمان از سه گانه کسرا، در سال 1372 توسط جعفر مدرس صادقی به رشته تحریر درآمده و منتشر شده است. داستان رمان «شریک جرم» انگار جوابی است به رمان «سفر کسرا». اما، ریشههای سرگردانی کسرا برای یافتن هویتش را در سالهایی پیش از سفر بیمقصدش جستوجو میکند. ما در رمان «شریک جرم» با روزهایی روبهرو میشویم که کسرا بهعنوان یک کارمند در شرکتی مشغول به کار است که مادرزنش برایش دستوپا کرده. اما در میان روزهای پوچِ زندگی کارمندی، روزی فرا میرسد که کسرا را بی هیچ دلیلی بازداشت میکنند. درست در این چند روز بازداشت، کسرا هویت خود را گم میکند و بعد در کتاب «سفر کسرا» به دنبال آن میگردد. نکته جالب در کتاب «شریک جرم» فردی به نام حسین است که باور دارد در آتش زدن سینما رکس دست داشته. اما، چه کسی حرف او را باور خواهد کرد؟ بله! هیچ کس حرف کسرا را هم باور نمیکند. سهیلا، همسر کسرا، بر این باور است که کسرا به او خیانت کرده و این چند روز کسرا در زندان نبوده است. به همین دلیل است که کسرا خود را گم میکند و ما در جریانات ذهنی او و زندگی واقعیش گیر میافتیم.
معرفی کتاب «کله اسب»؛ سومین کتاب از سه گانه کسرا
کتاب «کله اسب» به عنوان سومین کتاب از سهگانه کسرا در سال 1370 منتشر شده است. شاید بهتر بود که از نظر زمانی کتاب «کله اسب» را به عنوان دومین کتاب از سه گانه کسری معرفی میکردیم، اما همانطور که در داستان کتاب «شریک جرم» دیدید، وقایع این کتاب پیش از «کله اسب» اتفاق میافتد. به هررو شما با خواندن اولین کتاب از این سه گانه حتما مجذوب خواندن دو کتاب دیگر خواهید شد. داستان کتاب «کله اسب» زندگی کسرایی را روایت میکند که دلباخته دختری کورد شده است. خانواده این دختر اعضای حزبی کوردی هستند و دختر در نظر دارد که به آنها بپیوندد. اما، کسرا نسبت به این حزب بدبین است. درست همچون یکی از برادرهای دختر که حالا در تیمارستان بستری است. در پیچاپیچ سه گانه کسرا گاهی آدم فکر میکند قرار گرفتن آدمهایی مثل حسین در کتاب «شریک جرم» و برادر دختر کورد در کتاب «کله اسب» نشان از گیر افتادن ذهن کسرا بین –یا این یا آن- دارد. گویی آنها همان کسرا هستند با نام و عقیدهای دیگر. خاطرتان هست که در کتاب «سفر کسرا»، او با خودش روبهرو شد؟
قسمتی از کتاب «کله اسب» نوشته جعفر مدرس صادقی
دختر دیگر داشت خداحافظی میکرد. کسرا فهمید که داشت خداحافظی میکرد. داشت میفهمید. هم میفهمید و هم نمیفهمید. هم فارسی بود و هم نبود. این لهجه به گوشش آشنا میآمد. اما نمیدانست مال کجاست. دختر گوشی را گذاشت و حالا او باید از جلوی در کابین کنار میرفت تا دختر میآمد بیرون و میرفت، و حالا نوبت او بود که برود توی کابین و شماره خودش را بگیرد. نوک زبانش بود که از دختر بپرسد کجایی حرف میزد. اما نپرسید. شاید جواب نمیداد.
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها