راهنماتو- ما هرگز آن آدم سابق نخواهیم شد، تنها و تنها اگر به تئاتر برویم و ساعاتی رودروی ما اتفاقاتی بیافتد در حالی که هیچ کاری از دست ما برنمیآید. ما در صحنه تئاتر میبینیم که شخصیتی معشوق خود را به قتل میرساند، همه ما میدانیم، اما در دادگاه نمیتوانیم علیه او شهادت دهیم! بله، صحنه تئاتر چنین چیزی است، اما هر نمایشنامه به دست کارگردانی خاص و سلیقه شخصی او به صحنه میرود. اگر ما نمایشنامه بخوانیم در ذهن خود، صحنه تئاتر را خواهیم ساخت. حالا راهنماتو با معرفی 5 نمایشنامه از ذهن شما یک کارگردان تمام عیار خواهد ساخت. فراموش نکنید این تازه اول راه است.
1. معرفی نمایشنامه هملت اثر شکسپیر
به گزارش راهنماتو، ما با معروفترین نمایشنامه جهان ادبیات نمایشی شروع میکنیم. نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر، نویسندهای انگلیسی (1616- 1564) که کمتر کسی از عاشقان تئاتر نام او را نشنیدهاند. هملت، روایتگر تراژدیای است از داستان پسری مردد که درد شک به جانش افتاده. ارواح برای او خبر آوردهاند که پدر او کشته شده است. آیا عمویم این کار را کرده؟ هملت وقتی به محل زندگیش میرسد، مادرش را دست در دست عمویش میبیند.
موضوع چیست؟ چگونه میتوان به حقیقت رسید؟ چگونه میتوان دیوانه نشد؟ خوابهای آشفته هملت، امان او را میبرند. کلادیوس، عموی من! چطور ممکن است؟ فقط کافی است دیالوگ به دیالوگ با نمایشنامه هملت پیش بروید و هر بار در ذهن خود هملتی را تجسم کنید که در پیچیدگیهای زندگی تاب میخورد.
بریدهای از کتاب هملت اثر شکسپیر
اکنون که سرگرم دعا است میتوانم کارش را بسازم؛ هم اینک اقدام میکنم. ولی، در این حال، به آسمان خواهد پیوست. با چنین کاری آیا من انتقام گرفتهایم؟ باید سنجید. ناکسی پدرم را میکشد، و به کیفر این کار، من، تنها پسرش، این ناکس را به بهشت میفرستم.
2. معرفی نمایشنامه باغ وحش شیشهای اثر تنسی ویلیامز
توماس لانیر تنسی ویلیامز، نمایشنامهنویس آمریکایی که در قرن بیست زندگی میکرده است، با نوشتن نمایشنامه باغ وحش شیشهای حرفهای بسیار زیادی را به مخاطب منتقل میکند. جهان داستان، ورود شخصیتها به زندگی مدرن و گاهی ناکام ماندن برای رویارویی با آن را به تصویر میکشد. کدام مادر است که آرزوی عروس شدن دخترش را در سر نپروراند؟ آماندا هم مثل تمام مادران چنین آرزویی دارد.
اما لورای معلول آماده است؟ تام نصفه شبها تا دم صبح کجاست؟ آیا نگرانیهای آماندا برای تام، در نهایت کار دست او میدهد؟ آیا بالاخره دوست تام با لورا ازدواج میکند یا لورا همچنان با مجسمههای شیشهایش بازی میکند؟ اگر این باغ وحش شیشهای فرو بریزد، ممکن است که لورا، آماندا و حتی تام نیز متحول شوند؟ پاسخ تمام این سوالات را میتوان از نمایشنامه باغ وحش شیشهای دریافت. سوالهایی که گاهی برای خودمان نیز مساله است!
بریدهای از کتاب باغ وحش شیشهای اثر تنسی ویلیامز
تام: میرم جهنم. آره، جهنم مادر، جای فساد و جرم و جنایت. (تام به طرف آماندا خم میشود، لورا از ترس عقب میرود و نفسنفس میزند.) من وارد دسته هوگان شدم. لابد تعریف این دسته رو شنیدی. من رو برای آدمکشی اجیر کردن. توی جعبه ویالونم همیشه یه مسلسل دارم.
3. معرفی نمایشنامه عروسکخانه اثر هنریک ایبسن
اجازه بدهید شما را با نمایشنامهنویسی نروژی به نام هنریک ایبسن آشنا کنم که در قرن نوزده زندگی میکرد و مدرنیزاسیون را وارد صحنه تئاتر کرد. کسی که به زنان در هیاهوی اقدامات فمنیستی صدا داد در حالی که میگفت اقدامات او تنها بشردوستانه است نه حمایتکننده زنان. به هرحال ایبسن نویسندهای باهوش بود، خوب میدانست چطور با لغات بازی کند. ایبسن در نمایشنامه عروسکخانه یا خانه عروسک، چند روز پایانی یک زندگی زناشوئی را به تصویر میکشد.
نمایشنامه عروسکخانه، محلی است برای بلند شدن صدای نورا. برای رسیدن به نقطهای که به جای پذیرفتن نقشهای تحمیلی، دقیقا خودش باشد. نورا به صورت غیرقانونی از آقای کروگستاد پول قرض کرده است. اما، روزی فرامیرسد که کروگستاد از این راز سو استفاده میکند. آیا شوهرش، آقای توروالد هلمر، همه چیز را میفهمد؟ آیا نورا را برای این اقدام سرزنش خواهد کرد؟ اما نورا فقط برای حفاظت از جان هلمر این کار را کرده بود! نمایشنامه عروسکخانه، نمایشنامهای است قدرتمند که تصویر مخدوش زنان را به سمت روشنایی حرکت میدهد.
بریدهای از کتاب عروسکخانه یا خانه عروسک اثر هنریک ایبسن
کروگستاد: قول دادم براتون پول رو جور کنم، اما به شرطها و شروطها. اون روزها شما چنان نگران مریضی شوهرتون بودید، چنان برای تهیه پول سفر عجله داشتید، که گمون نکنم توجهی به شرایط معامله کرده باشید.
معرفی نمایشنامه مرگ فروشنده اثر آرتور میلر
آرتور میلر که او را بزرگترین نمایشنامهنویس آمریکا میخوانند، در قرن بیست و بیستویک زندگی میکرد. میلر را شاید چندباری کنار مرلین مونرو دیده باشیم چراکه آنها 5 سالی زن و شوهر بودند. اما، در این ازدواج شکست خوردند. نمایشنامه مرگ فروشنده نیز نمایشنامهای است که از شکست در زندگی زناشوئی و شکست در زندگی صحبت میکند. فرض کنید که سالها برای خود یک زندگی خیالی بسازید، هر روز در این دنیایی که در آن در مرکز توجه و ثروتمند هستید زندگی کنید، اما روزی فرا برسد که شما مجبور شوید با واقعیتهای زندگیتان روبهرو شوید.
فرض کنید که شما پدر یک خانواده باشید پس بعید نیست با این روش زندگی، پسرانتان را تحت شعاع قرار دهید یا آنها را از خود بیزار کنید. ویلی لومن، نمادی از شخصی با چنین خصوصیتهایی است که سه پسر به نامهای بیل، هپی و برنارد دارد. سرنوشت این پسرها چه خواهد شد؟ ویلی لومن چطور؟ آیا میتواند با تصویر واقعی زندگی روبهرو شود؟ به نام لومن توجه کنید! Low Man؛ مردی که سطح پایین است؟
بریدهای از کتاب مرگ فروشنده اثر آرتور میلر
ویلی: دیگه نمیکشم. نمیکشم! چی دزدیده؟ غیر از اینه که میخواد برش گردونه؟ آخه برای چی دزدی میکنه؟ من بهش چیها گفتم؟ در تمام عمر فقط از کارهای شایسته براش حرف زدم.
معرفی نمایشنامه مامورهای اعدام اثر مارتین مکدونا
ما سعی کردیم که در این مقاله از دورههای مختلف، نمایشنامههایی روان و مطرح انتخاب کنیم. انتخاب نمایشنامه مامورهای اعدام اثر مارتین مکدونا نیز در این دایره قرار میگیرد. مکدونا نمایشنامهنویس ایرلندی- بریتانیایی، خود، زندگی پرفرازونشیبی داشته که برای عنوان کردنش باید به مقالهای دیگر اندیشید. اما، درباره کتاب مامورهای اعدام باید گفت، که مخاطب تصویری از مامورهای اعدامی را میبینیم که برای بالاتر رفتن تعداد افرادی که اعدام کردهاند، با یکدیگر رقابت میکند. اما، بالاخره وقت بازنشستگی یکی از آنها فرا رسیده است. در این میان، دختر این مامور اعدام دزدیده میشود، اما آیا او را میکشند؟ آیا احساسات این دختر، کار دست او داده است؟
بریدهای از کتاب مامورهای اعدام اثر مارتین مکدونا
مونی: آره، دم ساحله. خب، اگه همین الان پاشم برم تو اون بار، برخوردشون با من چیه؟ برعکس اون چیزی که برنامهاش رو ریختیم، این نیست که من یه آدم تقریبا خطرناکی هستم که سروکلهاش پیدا شده یه چیزهای تقریبا خطرناکی گفته، اون هم تقریبا همزمان با اینکه دخترشون گم شده...
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها