وابستگی و دلبستگی چه فرقی با هم دارن؟

  • نغمه افشار نغمه افشار
  • ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

راهنماتو- «مگه فرقی هم دارن؟ بازی با کلماته!»

چندبار تا به حال در زندگیتان احساس دلبستگی شدید به کسی داشته‌اید؟ قطعا زیاد پیش آمده است! در بطن خانواده اولین نشانه‌های دلبستگی به نمایش درمی‌آید و این انکارناپذیر است. وابستگی چطور؟ تا چه حد وابسته‌ی فردی بوده‌اید؟ این مساله هم از کودکی در محیط خانوادگی نسبت به پدر، مادر یا هر دو اتفاق می‌افتد. تا سن و سال خاصی هم طبیعی قلمداد می‌شود که دلیل آن هم نیازمندی کودک است ولی بعد از طی کردن مراحل رشد وجود وابستگی دیگر دلیل منطقی ندارد!

به گزارش راهنماتو، شما چند سالتان است؟ اگر 20 ساله‌اید، اگر در دهه 4 زندگی خود قرار دارید، اگر 50 را رده کرده و به میانسالی نزدیک شده‌اید فرقی نمی‌کند، آیا وابستگی را در خود حس می‌کنید؟ وابستگی را با دلبستگی اشتباه نگیرید. این دو کاملا معنای متفاوت دارند و در عین حال تاثیرات بسیار متفاوتی هم روی روح و روان شما و حتی جسم و زندگیتان خواهند گذاشت.

بهتر است تعریف گذرا و ساده‌ای از این دو واژه داشته باشیم تا مفهوم آنها بهتر جا بیفتد.

دلبستگی یعنی چه؟

دلبستگی به پیوند قلبی و عاطفی گفته می‌شود. از کودکی در وجود ما پیدا شده و تا زمانی که این دنیا را ترک کنیم هم نسبت به افراد یا حتی اشیاء در ما خواهد بود! دلبستگی هم انواع مختلفی دارد که به نوع ایمن و غیرایمن تقسیم بندی می‌شود و فعلا موضوع صحبت ما نیست.

وابستگی یعنی چه؟

همانطور که از اسمش هم پیداست یک بند در میان است! بندی که می‌تواند دست و پای شما را به راحتی بسته نگهدارد و مانع از استقلالتان شود. وابستگی هم موارد مختلفی دارد که بد نیست آنها را بدانید:

وابستگی مادی، وابستگی عاطفی، وابستگی روانی و فکری، وابستگی رشد...

0

هر نوع وابستگی جلوی رشد شما را خواهد گرفت و هرچه غلیظتر بشود مانع زندگی طبیعی شما خواهد شد و لذت زیستن را محدود خواهد کرد. برخی وابستگی‌ها کاملا قابل انتظار است به عنوان مثال کودک نسبت به مادر و پدر وابستگی دارد، نه فقط یک نوع بلکه در اکثر زمینه‌ها به دلیل ناتوانی و سن کم و رشد محدود مجبور است وابسته باشد! پس این کاملا طبیعی است. اما در بزرگسالی وابستگی توجیهی ندارد و نشان از خلاهایی دارد که فرد با وابستگی قصد پرکردن آنها را دارد.

تفاوت وابستگی و دلبستگی:

  • در دلبستگی فرد به ارزش‌های وجودی خود واقف است و اولویت اول زندگیش است و شریک و بقیه افراد زندگیش در مرحله دوم قرار دارند.

فرد وابسته هیچ تصوری از اولویت دادن به خود ندارد. گمان می‌برد خودش را وقف شریکش کند و نیازهای او را برآورده کند مهمترین کاری است که از دستش برمی‌آید. به اشتباه گاهی مهربانی زیاد یا فداکاری معنا خواهد شد درحالی که وابستگی حرف اول را می‌زند.

  • در دلبستگی صحبت کردن با فردی که با او در ارتباط هستید تمام نیازهایتان را مطرح می‌کنید و نیازهای او را هم اهمیت می‌دهید.

ولی فرد وابسته خودش را به راحتی نادیده می‌گیرد و صرفا براساس خواسته‌های طرف مقابلش زندگی می‌کند. گویی خودش هیچ وجود خارجی ندارد!

  • در دلبستگی فرد به دلیل علاقمندی وجود خودش را در طرف مقابل حل نمی‌کند و تعریف از شریکش تعریف از او محسوب نخواهد شد. بلکه خطوط و مرزبندی‌های سالم وجود دارد و درعین مهر و علاقه و دلبستگی هرکدام شخصیت مستقل خود را دارند.

فرد وابسته منیت خود را از دست می‌دهد و تبدیل می‌شود به نسخه دوم از شریکش! برای اینکه رابطه را حفظ کند و او را همیشه از خود راضی نگهدارد هرکاری که او دوست دارد می‌کند و کم کم تبدیل می‌شود به او!

  • در دلبستگی اگر یک رابطه به پایان برسد دنیا به انتها نخواهد رسید! سوگواری از غم این اتفاق جای خودش را دارد و بعد از یک دوره زندگی دوباره از سر گرفته خواهد شد و فرد به خودش این اجازه را می‌دهد چون زندگی پر از انتخاب است.

فرد وابسته پذیرش اینکه یک رابطه به انتها رسیده است برایش  سخت است. با تمام اتفاقاتی که افتاده است باز هم سعی دارد به رابطه برگردد و تمام تلاشش را خواهد کرد!

  • در دلبستگی دو طرف به یک نسبت برای حفظ رابطه و رشد و اعتلایش تلاش خواهند کرد و هر دو بابت این موضوع از همدیگری متشکر هستند.

فرد وابسته یک طرفه تلاش می‌کند. او به مرور متوجه این خواهد شد که شریکش هیچ زحمتی برای حفظ رابطه نمی‌کشد و همه چیز بر دوش او قرار دارد.

نتیجه گیری کلی:

با مرور خطوط بالا قطعا متوجه مسئولیت پذیری سالم و امن در دلبستگی شده‌اید. وابستگی جز مشکلات روانشناختی و کاهش عزت نفس چیزی در پی ندارد و به مرور دامنه فعالیت‌های فرد را چنان محدود خواهد کرد که احساس اسارت می‌کند.  

نغمه افشار
نغمه افشار

دیدگاه شما چیست؟

دیدگاه ها