راهنماتو-اگر تاکنون با خودشیفته‌ها برخورد داشته باشید، احتمالا با چالش‌هایی که ارتباط با آنها دارد آشنا هستید. اغلب به آنها برچسب خودمحوری، فریبکاری ذهنی و فقدان همدلی زده می‌شود.
به گزارش راهنماتو، اما این‌ها حقیقت کامل شخصیت یک خودشیفته نیستند. خودشیفته‌ها، انتخاب نمی‌کنند که خودشیفته باشند. درحقیقت، شگفت‌آور است اما خودشیفته‌ها می‌توانند صفات مثبتی داشته باشند که اغلب مغفول می‌ماند. در این مقاله با راهنماتو همراه باشید تا ویژگی‌های خوب یک خودشیفته را با شما درمیان بگذاریم.
1.اشتیاق وافر و اراده
با اینکه خودشیفته‌ها ممکن است خودمحور و فریبکار باشند، فراموش نکنید که مشتاق و بااراده هستند. این ویژگی‌های مثبت در خودشیفته‌ها اغلب نادیده گرفته می‌شود. خودشیفته‌ها درواقع هدف‌محور هستند و مصمم هستند که موفق شوند. اعتمادبه‌نفس بالای آنها اغلب آنها را به پیش می‌راند تا با چالش‌ها روبه‌رو شوند و آنها را بی‌معطلی کنار بزنند. آنها به واسطه شکست‌ها سریع جا نمی‌زنند و می‌توانند در تعقیب بی‌وقفه جاه طلبی‌های خود تأثیرگذار باشند. اما باید به خاطر داشته باشیم که این جاه‌طلبی لزوما چیز بدی نیست. در بافت درست، این جاه‌طلبی می‌تواند به موفقیت‌ها و نوآوری‌ها منتهی شود.
درحقیقت، بسیاری از رهبران موفق در حوزه‌های تجارت و سایر رشته‌ها ویژگی‌های خودشیفتگی را بروز می‌دهند.
2.کاریزما
خودشیفته‌ها گاهی سرد و دسترس‌ناپذیر جلوه می‌کنند اما این تصویر کامل آنها نیست. درحقیقت آنها می‌توانند خیلی کاریزماتیک باشند. این خصلت می‌تواند مردم را به سمت آنها جلب کند و آنها را تبدیل به شخصیت‌های جذاب کند.
کاریزمای آنها اغلب از حس قوی خود-باوری و اعتمادبهنفسشان ناشی می‌شود که می‌تواند به دیگران نیز سرایت کند. آنها می‌دانند خودشان چطور عرضه کنند، با دیگران چطور وارد تعامل شوند و اغلب در جلب توجه مخاطب استعداد دارند.
این ویژگی از خودشیفته‌ها رهبران، سخنوران و حتی اینفلوئنسرهای موفق می‌سازد. معنایش این نیست که جذابیت آنها اغلب برای فریبکاری استفاده می‌شود. گاهی کاریزما برای انگیزه‌دادن به دیگران استفاده می‌شود و می‌تواند جوی مثبت ایجاد کند یا باعث تسهیل تعاملات اجتماعی شود.
3.خلاقیت بالا
خودشیفته‌ها اغلب با سطوح بالای خلاقیت مرتبط دانسته می‌شوند که ناشی از خودباوری آن‌هاست که خلاقیت‌شان را تقویت می‌کند. آنها کلیشه‌ای فکر نمی‌کنند و از شکستن هنجارها یا قواعد هراسی ندارند. آنها به عقایدشان باور دارند و تحت تأثیر باورها و عقاید دیگران قرار نمی‌گیرند که به آنها امکان می‌دهد خلاقانه و نوآورانه بیندیشند.
این ویژگی از خیلی جهات مانند رشته‌های هنر، تجارت و علم مفید است.
4.در مقابل انتقادها تاب‌آوری دارند
اغلب گفته می‌شود که خودشیفته‌ها در مقابل انتقاد ضعف دارند اما آنها در حقیقت تاب‌آوری زیادی در مقابل انتقادها دارند. حس متورمی که آنها از خودشان دارند به مثابه سپری عمل می‌کند که ضرب انتقادهایی که ممکن است افراد دیگر را خرد کند، می‌گیرد.
آنها کاشناس حفظ ظاهر و وجهه هستند و این تاب‌آوری در عبور از بالا و پایین‌های زندگی می‌تواند دارایی ارزشمندی باشند. این خصلت باعث می‌شود که بعد از هر شکستی دوباره احیا شوند، بر موانع فائق بیایند و در مقابل سختی‌ها اراده‌شان را حفظ کنند.
5.توانایی تصمیم‌سازی
تصمیم‌سازی برای بسیاری از ما می‌تواند وظیفه‌ای پرفشار به نظر برسد. اغلب ما باید خیلی فکر کنیم، خیلی تحلیل کنیم و تصمیم‌ها را به خاطر ترس از خطا به تعویق میندازیم.
اما اینجا همان نقطه‌ای است که خودشیفته‌ها مهارت دارند. آنها با اراده هستند. به قضاوت‌شان اعتماد دارند و در تصمیم‌گرفتن تعلل نمی‌کنند. اراده آنها ناشی از عمق باور و اعتمادشان به توانایی‌هایشان است.
تصور کنید که بتوانید بدون نگرانی‌های رایج و اینکه دیگران چه فکری می‌کنند یا ممکن است شکست بخورید، تصمیم بگیرید. این کیفیتی است که بسیاری از ما آرزویش را داریم و می‌توانیم از خودشیفته‌ها یاد بگیریم.
معنایش این نیست که همه تصمیم‌هایشان صحیح و به نفع دیگران است. اما توانایی تصمیم‌گیری سریع، حرکت رو به جلو و یادگیری از نتایج خصلی قابل تحسین است.
6.اعتمادبه‌نفس
یکی از خصلت‌های خودشیفته‌ها که آنها را متفاوت می‌کند، اعتمادبهنفسشان است. آنها به توانایی‌هایشان باور دارند و نمی‌ترسند این نکته را نشان دهند. آنها ممکن است متکبر به نظر برسند اما ابعاد مثبت هم دارند. مثلا، هیچ شرمساری ندارند که عقایدشان را در جلسات مطرح کنند، حتی اگر این عقاید پرخطر یا غیرمرسوم باشند.
اعتمادبهنفسشان به آنها شجاعتی می‌دهد تا افکارشان را با دیگران به اشتراک بگذارند. این خصلت الهام‌بخش است.
7.با خودشان راحت‌اند
خودشیفته‌ها با کسی که هستند و شخصیتی که دارند راحت هستند. آنها به ادراکی که از خودشان دارند تردید نمی‌کنند، حتی اگر کسی آنها طرد کند یا از آنها انتقاد کند.
همه ما گاهی به این سطح از خود-اعتمادی نیاز داریم. اما نباید آن را تأیید و مجوزی برای لطمه زدن به احساس دیگران یا نادیده گرفتن نیاز دیگران بدانیم. خودشیفته‌ها گاهی اثر رفتارشان روی دیگران را نادیده می‌گیرند که همین‌جا مشکل ایجاد می‌کند.
موضوع یافتن نقطه تعادل است.
دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه ها